یکی سر شاخه درخت نشسته بود و داشت از ته اره اش میکرد.
بهش گفتن مگه اون حکایت رو نشنیدی که...؟؟!!
یارو گفت: درخت مال خودمه،اره مال خودمه،سر و ته شاخه هم مال خودمه،به شما هم هیچ ربطی نداره!
افتاد زمین و دست و پاش زخم شد.
اومدن بهش گفتن دیدی...؟!!
گفت: هر چی زخمی شده مال خودمه به شما هم هیچ ربطی نداره!!!
ازش کلی خون رفت...
بهش گفتن ازت خون میره !
گفت: خون خودمه به شما هم هیچ ربطی نداره!!!
یکی گفت :
دوستانه یه سوال بپرسم راستشو میگی؟
گفت بپرس.
گفت واقعا داری چه غلطی میکنی؟
جواب داد : هیچی، سر مواضع و حرفام ایستادم!!!
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: اجتماعی ، ،
برچسبها: