نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 آذر 1392برچسب:, توسط valeh |

نشانه های سکته:

گاهی حمله منجر به فوت افراد نمی شود اما آنها در شرایطی بدتر از مرگ مجبور به ادامه زندگی می شوند.
خواندن این متن تنها یک دقیقه از زمان شما را خواهد گرفت...
یک متخصص اعصاب اعلام کرده است که اگر شخصی را که دچار حمله شده در 3 ساعت به بیمارستان منتقل کنند می توان عوارض ناشی از حمله را به طور کامل از بین برد. بله به طور کامل!! وی می گوید روش شناسایی حمله و رساندن بیمار به درمانهای پزشکی در کمتر از 3 ساعت به شناسایی علایم آن بستگی دارد:
شناسایی علایم سکته:
در برخی موارد شناسایی علایم سکته کار بسیار سختی است.
متاسفانه نا آگاهی افراد می تواند منجر به فاجعه ای جبران ناپذیر شود. سکته می تواند باعث مرگ یا آسیب مغزی فرد گردد و این در حالیست که اطرافیان شخص حتی متوجه علایم سکته نشده اند.
پزشکان اعلام کرده اند که اطرافیان قربانی می توانند تنها با پرسیدن سه سوال ساده متوجه علایم سکته شوند
ل: از شخص بخواهید تا لبخند بزند.
ح: از شخص بخواهید که حرف بزند یا یک جمله ساده را به درستی ادا کند.( مثلا: امروز هوا آفتابی است)
د: از وی بخواهید هر دو دستش را بلند کند.
اگر فرد در انجام هر کدام از موارد زیر مشکل داشت ، در اسرع وقت با اورژانس تماس گرفته و علایم را برای امدادگران توضیح دهید.

و اما نشانه دیگری از سکته: از وی بخواهید زبان خود را بیرون بیاورد.
اگر زبان وی به راست یا چپ متمایل شده بود، بدانید که شخص دچار حمله شده است.

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 آذر 1392برچسب:, توسط valeh |

نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده میکرد . یک روز او با صاحب کار خود موضوع را درمیان گذاشت . پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن ، حالا او به استراحت نیاز داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت میخواست تا او را از کار بازنشسته کنند .
صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند، اما نجار بر حرفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد .
سرانجام صاحب کار درحالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد ، از او خواست تا به عنوان آخرین کار ، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد . نجار در حالت رودربایستی ، پذیرفت درحالیکه دلش چندان به این کار راضی نبود . پذیرفتن ساخت این خانه برخلاف میل باطنی او صورت گرفته بود . برای همین به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و به سرعت و بی دقتی ، به ساختن خانه مشغول شد و به زودی و به خاطر رسیدن به استراحت ، کار را تمام کرد .
او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد . صاحب کار برای دریافت کلید این آخرین کار به آنجا آمد .
زمان تحویل کلید ، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری! نجار ، یکه خورد و بسیار شرمنده شد .
در واقع اگر او میدانست که خودش قرار است در این خانه ساکن شود ، لوازم و مصالح بهتری برای ساخت آن بکار می برد و تمام مهارتی که در کار داشت برای ساخت آن بکار می برد . یعنی کار را به صورت دیگری پیش میبرد .
این داستان ماست . ما زندگیمان را میسازیم . هر روز میگذرد . گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که میسازیم نداریم ، پس در اثر یک شوک و اتفاق غیرمترقبه میفهمیم که مجبوریم در همین ساخته ها زندگی کنیم . اگر چنین تصوری داشته باشید ، تمام سعی خود را برای ایمن کردن شرایط زندگی خود میکنیم . فرصت ها از دست می روند و گاهی بازسازی آنچه ساخته ایم ، ممکن نیست .
شما نجار زندگی خود هستید و روزها ، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده میشود . یک تخته در آن جای میگیرد و یک دیوار برپا میشود . مراقب سلامتی خانه ای که برای زندگی خود می سازید باشید.

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 آذر 1392برچسب:, توسط valeh |

از حضرت امام سجاد علیه السلام روایت شده است که در روز عاشورا پس از حرکت سپاه دشمن به سوی خیمه ها، امام حسین علیه السلام شتر خود را خواست و بر آن سوار شد و فریاد زد: « ای مردم! سخنان مرا بشنوید و در جنگ شتاب نکنید تا شما را به آنچه حق شما بر من است موعظه کنم و عذر خود را برای شما آشکار سازم. پس اگر انصراف دهید سعادتمند خواهید شد و اگر انصراف ندهید، «خوب بنگرید تا کار شما باعث اندوه شما نگردد. آن گاه درباره من آنچه می خواهید انجام دهید و مهلتم ندهید» (سوره یونس، آیه 71)، «همانا ولی من خدایی است که قرآن را فرو فرستاد و اوست سرپرست و یار مردان شایسته» (سوره اعراف، آیه 196)
سپس حمد و ثنای پروردگار را بجا آورد و به آنچه شایسته بود از او یاد کرد و بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و فرشتگانش و پیامبران درود فرستاد و از هیچ سخنوری پیش از آن و پس از آن، سخنی بلیغ تر و رساتر از سخنان امام علیه السلام شنیده نشد. آن گاه فرمود: «اما بعد، پس نسب و نژاد مرا بسنجید و ببینید من کیستم.
آن گاه به خود آیید، خویش را سرزنش کنید و بنگرید آیا کشتن من و دریدن پرده حرمتم برای شما سزاوار است؟ آیا من پسر دختر پیامبر شما و فرزند جانشین او و پسر عمویش و اولین مؤمنی که پیامبر را تصدیق کرد نیستم؟ آیا حمزه سید الشهدا عموی من نیست؟ آیا جعفر بن ابیطالب که با دو بال در بهشت پرواز می کند عموی من نیست؟ آیا نشنیده اید که رسول خدا درباره من و برادرم فرمود: این دو سرور جوانان اهل بهشت هستند؟ اگر سخنان مرا تصدیق می کنید حق همین است.
و به خدا سوگند از روزی که دانسته ام خدا با دروغگوها دشمن است دروغ نگفته ام. و اگر مرا تکذیب می کنید به یقین در میان شما کسانی هستند که اگر از آنان بپرسید شما را به آنچه من گفتم آگاهی دهند. از «جابر بن عبدالله انصاری» بپرسید. از «ابا سعید خدری» و «سهل بن سعد ساعدی» و «زید بن ارقم» و «انس بن مالک» بپرسید تا به شما بگویند که این سخن را از پیامبر درباره من و برادرم شنیده اند.
آیا این گفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله از ریختن خون من جلوگیری نمی کند؟
«شمر بن ذی الجوشن» گفت: اگر چنین است که تو می گویی من هرگز خدا را با عقیده راسخ عبادت نکرده باشم؛ (یعنی من نمی دانم چه می گویی.)
«حبیب بن مظاهر» به او گفت: به خدا سوگند من معتقدم که تو خدا را با تزلزل و تردید بسیار پرستش می کنی و من گواهی می دهم که تو راست می گویی و نمی دانی که امام چه می گوید! چرا که خداوند بر دل تو مُهر غفلت زده است.
امام علیه السلام فرمود: «اگر در این سخن تردید دارید آیا در این نیز تردید دارید که من پسر دختر پیغمبر شما هستم؟ به خدا در میان شرق و مغرب پسر دختر پیامبری جز من نیست؛ چه در میان شما و چه در میان غیر شما وای بر شما! آیا کسی از شما را کشته ام تا خون او را از من بخواهید؟ یا مالی از شما برده ام؟ یا قصاص جراحتی از من می خواهید؟» در این هنگام بود که همه آنان خاموش شدند و سخنی نگفتند.
آن گاه امام فریاد زد: ای «شبت بن ربعی» و ای «حجار بن الجبر» و ای «قیس بن اشعث» و ای «یزید بن حارث» آیا شما به من ننوشتید که میوه ها رسیده است و باغها سرسبز شده است و با لشگری آماده برای یاری تو وارد خواهیم شد؟»
قیس بن اشعث گفت: «ما نمی دانیم تو چه می گویی ولی به حکم پسر عمویت « عبیدالله » تن در ده؛ زیرا ایشان جز چیزی که تو دوست داری درباره تو انجام نخواهند داد.»
امام حسین فرمود: «نه به خدا، نه دست خواری به شما خواهم داد و نه مانند بندگان فرار خواهم کرد. ای بندگان خدا من به پروردگار خود و پرودگار شما پناه می برم از این که آزاری به من برسانید» (سوره دخان، آیه 20) به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می برم از هر سرکش که به روز جزا ایمان نیاورد.
آن گاه شتر خویش را خواباند و به «عقبه بن سمعان» دستور داد آن را دور کند. پس از آن سپاه دشمن به سوی آن امام حمله بردند.

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 آذر 1392برچسب:, توسط valeh |


تصویری ناب از داخل ضریح مطهر حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 آذر 1392برچسب:, توسط valeh |

روزی روزگاری در روستایی در هند؛ مردی به روستایی‌ها اعلام کرد که برای خرید هر میمون 20 دلار به آنها پول خواهد داد.
روستایی‌ها هم که دیدند اطراف‌شان پر است از میمون؛ به جنگل رفتند و شروع به گرفتن‌شان کردند و مرد هم هزاران میمون به قیمت 20 دلار از آنها خرید ولی با کم شدن تعداد میمون‌ها روستایی‌ها دست از تلاش کشیدند…
به همین خاطر مرد این‌بار پیشنهاد داد برای هر میمون به آنها 40 دلار خواهد پرداخت.
با این شرایط روستایی‌ها فعالیت خود را از سر گرفتند. پس از مدتی موجودی باز هم کمتر و کمتر شد تا روستایی‌ان دست از کار کشیدند و برای کشاورزی سراغ کشتزارهای‌شان رفتند.
این بار پیشنهاد به 45 دلار رسید و در نتیجه تعداد میمون‌ها آن‌قدر کم شد که به سختی می‌شد میمونی برای گرفتن پیدا کرد.
این‌بار نیز مرد تاجر ادعا کرد که برای خرید هر میمون 100 دلار خواهد داد ولی چون برای کاری باید به شهر می‌رفت کارها را به شاگردش محول کرد تا از طرف او میمون‌ها را بخرد.
در غیاب تاجر، شاگرد به روستایی‌ها گفت: «این همه میمون در قفس را ببینید! من آنها را هر یک 80 دلار به شما خواهم فروخت تا شما پس از بازگشت مرد آنها را به 100 دلار به او بفروشید.»
روستایی‌ها که احتمالا مثل من و شما وسوسه شده بودند پول‌های‌شان را روی هم گذاشتند و تمام میمون‌ها را خریدند...
البته از آن به بعد دیگر کسی مرد تاجر و شاگردش را ندید و تنها روستایی‌ها ماندند و یک دنیا میمون...!!!
دو چيز را پاياني نيست ، يکي جهان هستي و ديگري حماقت انسان . آلبرت انيشتين

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 آذر 1392برچسب:, توسط valeh |

انتخاب فریم عینک اهمیت زیادی دارد. اگر فریم عینکی که انتخاب می‌کنید مناسب چهره شما باشد، شما را زیباتر و شکیل‌تر نشان می‌دهد.
انتخاب فریم مناسب برای عینک، واقعا ظاهر چهره شما را تغییر می‌دهد و بهتر نشان می‌دهد. البته انتخاب عینک راحت مهمتر از ظاهر آن است.


tفرم صورت‌تان را کشف کنید

1-ابتدا تعیین کنید که صورت شما چه شکلی است. اگر نمی دانید که صورتتان چه شکلی دارد، بهترین راه این است که خطوط بیرونی چهره خود را روی یکی از عکس های واضح خود دنبال کنید. شکل‌های اصلی چهره شامل بیضی، مستطیلی، مربع، گرد، لوزی و مثلثی است.

•برای صورت‌های بیضی شکل، هرنوع فریم عینکی مناسب است و بر روی چهره خوب دیده می‌شود، زیرا فرم صورت کامل و بی عیبی است. بستگی به سلیقه خود می‌توانید عینک‌هایی با فریم های هندسی شکل یا گرد انتخاب کنید.

•برای صورت‌های گرد بهتر است فریم‌های مستطیلی و گوشه‌دار انتخاب کنید تا صورت شما را کشیده تر نشان بدهد.

•اگر صورت شما مربع شکل است، فریم های چشم گربه‌ای یا بیضی شکل انتخاب کنید تا در فرم صورت شما ایجاد تعادل کند.

•اگر صورت لوزی شکلی دارید، عینک‌های بدون فریم یا بیضی شکل انتخاب کنید.
 
•برای صورت مستطیل شکل هم فریم بیضی شکل و تخم‌مرغی انتخاب کنید تا پهنای صورت شما را برجسته‌تر کند و چهره شما را پهن‌تر و کوتاهتر نشان بدهد. فریم‌هایی که گوشه‌های تزئین‌شده‌ای دارد نیز به پهنای صورت شما می‌افزاید.

•اگر صورتی مثلثی شکل دارید، فریم‌هایی که گوشه‌های بالایی آن زاویه‌دار است یا مدل‌هایی که پایین آن بدون فریم است، انتخاب کنید.
2- رنگ فریم عینک خود را با رنگ پوستتان هماهنگ کنید. اگر رنگ پوست گرمی دارید باید از فریم‌هایی با رنگ‌های گرم استفاده کنید و اگر رنگ پوست شما سرد است، باید از فریم‌هایی با رنگ‌های سرد استفاده کنید.
3- اندازه فریم عینک هم اهمیت زیادی دارد. سایز عینک باید با اندازه چهره شما متناسب باشد، اگر صورت کوچکی دارید نباید از عینک‌های خیلی بزرگ استفاده کنید. برای یافتن اندازه مناسب عینک به نکات زیر توجه کنید:

•فریم عینک باید خیلی نزدیک به خط ابروی شما باشد.

•مردمک چشم شما باید در مرکز فریم عینک قرار بگیرد.

•فریم باید راحت باشد، به صورت شما فشار نیاورد و تنگ نباشد.
به‌طور‌کلی عینک‌هایی که فریم پلاستیکی دارند از فریم‌های فلزی بهتر هستند و شما را شیک‌تر و بهتر نشان می‌دهد.

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 آذر 1392برچسب:, توسط valeh |

پروتئین ها در تمامی موادغذایی، به جز روغن ها و قند که کاملاً فاقد پروتئین اند، یافت می شوند.
اما پروتئین ها به طور بسیار نابرابری در این مواد غذایی تقسیم شده اند:
گوشت ها ، ماهی ها، تخم مرغ و محصولات لبنی غنی از پروتئین اند؛
غلات، سیب زمینی و سبزیجات خشک به میزان متوسطی پروتئین دارند؛
سبزی های تازه و میوه ها از لحاظ میزان پروتئین در فقراند.


P پروتئین ها با منشأ حیوانی:

میزان متوسط در 100 گرم ماده غذایی:
گوشت قرمز، گوشت پرندگان، دل و جگر (و سیراب، شیردان، کله پاچه ...)، گوشت خوک، ماهی ها، حلزون صدف دار و سخت پوستان (دریایی): 15 تا 24 گرم
* پنیر تخمیرشده: 15 تا 30 گرم
*تخم مرغ: 13 گرم
* ماست و پنیر تازه: 5 تا 8 گرم
* شیر: 3.5 گرم

این پروتئین ها با منشأ حیوانی حاوی اسیدهای آمینۀ ضروری اند.
نباید فراموش کرد که بسیاری از این مواد غذایی لیپیدها، اسیدهای چرب اشباع و کلسترول هم در خود دارند.


P
پروتئین ها با منشأ گیاهی:

*میوه های خشک: 10 تا 15 گرم
*نان، بیسکویت و نان های ترد: 7 تا 10 گرم
*غلات، (ماکارونی، برنج، سمولیناو...) و سبزی های خشک: 2 تا 5 گرم (بعد از پخته شدن)
*سبزی ها تازه: 1 تا 3 گرم
*میوه های تازه: کمتر از 1 گرم

این پروتئین ها با منشأ گیاهی در رابطه با برخی اسیدهای آمینۀ ضروری، در کمبود هستند.
اما باید به خاطر داشت که آنها نه لیپید دارند و نه کلسترول!

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 آذر 1392برچسب:, توسط valeh |

نقل قولی از «کیم وو چونگ»، رئیس هیات مدیره و موسس تشکیلات «دیوو» و صاحب کتاب «سنگفرش هر خیابان از طلاست» آمده است: اگر کسی به راستی از شایستگی خود، بهره گرفته و سخت کار کند، همه چیز امکان پذیر است.
هر کاری را باید کسی انجام دهد که شایستگی آن را دارد. هر چه که می خواهید انجام دهید، مجسم کنید که انجام داده اید و سپس از خرد خود بهره بگیرید؛ خواهید دید که می توانید آن کار را انجام دهید.
مردمی که منفی باف و ترسو هستند و به آسانی، همه چیز را رها می کنند، هرگز کار مهمی انجام نخواهند داد. امکانات در هر حیطه کاری، پنهان هستند و این شما هستید که باید آنها را کشف کنید.
ناامیدی و شکست حتی در نوآورانه ترین کارها به وجود می آید، ولی مهم این است که اراده کنید و پایان کار خود را در نظر بیاورید، مهم نیست آن کار چه باشد.
فرصت های بالقوه، نامحدود هستند، ولی شما بدون کار سخت نمی توانید آنها را ببینید. اگر خود را باور داشته باشید، هر کاری، شدنی است. هر کاری را با اراده انجام دهید.
عرق ریختن هنگام کار، بسیار بهتر از عرق ریختن در باشگاه است. کار به ستوه آورنده و خسته کننده، برای تندرستی زیان آور است. ولی کاری که از آن لذت می برید، انرژی بیش تری به شما می دهد.



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 7 آذر 1392برچسب:, توسط valeh |
 

Samuel Morse

ساموئل مورس Samuel Morse استاد هنر و نقاشي دانشگاه نيويورك ششم ژانويه سال 1838 ميلادي دستگاه تلگرافي را كه ساخته بود و مي توانست هر دقيقه ده كلمه مخابره كند به معرض نمايش گذارد . مخابره با اين دستگاه برپايه فن الكترومغناطيس و قطع و وصل جريان برق بود . هر وصل كوتاه مدت كه ايجاد مغناطيس مي كرد صدا و يا علامت نقطه بود و وصل طولاني تر صداي طولاني تر و خط به وجود مي آورد . وي قبلا در برابر هر حرف الفبا تعدادي از اين نقطه و خط ها را قرار داده بود و يك واژه نامه مورس به وجود آورده بود. فرضا ؛ يك خط و يك نقطه علامت « الف يا إ » ، و از شنيدن صدا ها يا ديدن علامات مي شد كلمه را درك كرد.نام اين الفباي خط و نقطه اي « كد مورس » گذارده شده است.
    مورس كه پسر يك كشيش ساكن شهرستان بوستون بود و از « ييل » در رشته هنرهاي زيبا فارغ التحصيل شده بود علاقه وافري به الكتريسته و سياست هم داشت ، ولي خيلي زود در سياست شكست خورد و نه توانست به عضويت شوراي شهر نيويورك در آيد و نه عضو كنگره شود بنابر اين به علاقه ديگر خود الكتريسته پرداخت و در سال 1837 موفق به ساختن دستگاه خانگي تلگراف شد. باطري كه اين دستگاه را تغذيه مي كرد از ظروف متعدد آب اسيد ساخته شده بود.
مورس پس از نمايش دستگاه مخابره علامات كه با كمك يك استاد علوم آن را ساخته بود براي جلب كمك مالي به واشيگتن رفت و با پولي كه از كنگره ( دستگاه مقننه ) آمريكا گرفت به تكميل دستگاه خود پرداخت و در سال 1843 ميان شهرهاي بالتيمور و واشنگتن ارتباط تلگرافي برقرار كرد كه ظرف ده سال اختراع او جهاني شد و همه جا تير هاي تلگراف بالا رفت و ....
مورس كه در 27 آوريل سال 1791 به دنيا آمده بود دوم آوريل 1872 در 80 سالگي از بيماري ذات الريه در نيويورگ درگذشت، ولي تا الفباي مخابراتي مورس زنده است نام او هم باقي است .

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 7 آذر 1392برچسب:, توسط valeh |

۱ - فرعون هیچ گاه اجازه نمی‌داد تا موهایش دیده شود، فرعون اکثر اوقات تاج بر سر داشت و یا اینکه از نوعی پوشش برای موهای خود استفاده می‌کرد که "نِمسِس" نام داشت.
۲ – پپی دوم فرعون مصر، برای دور کردن حشرات موذی از خود همواره تعدادی برده عریان که بدنشان با عسل آغشته شده بود در اطراف خود داشت.
۳ - مردان و زنان مصری همواره وسائل تزئینی به تن داشتند، وسائلی سبز رنگ که از مس ساخته می‌شد و یا به رنگ مشکی که از سرب ساخته شده بود، مصریان معتقد بودن این وسائل تزئینی به آن‌ها قدرت التیام بخشی می‌دهد آنها غالبا برای حفاظت از نور آفتاب از این وسائل بهره می‌برند و همچنین به عنوان تزئین و زیبای.
۴ - تا قبل از رواج آنتی بیوتیک‌ها در قرن بیستم، پزشکان بومی ‌از مواد غذایی کپک زده و یا خاک برای درمان بیماران استفاده می‌کردند به عنوان مثال در مصر باستان از نان کپک زده استفاده می‌شد.
۵ - کودکان در سنین کودکی هیچ گونه لباسی بر تن نداشتند، که البته درجه حرارت در مصر چنین چیزی را بی نیاز می‌کرد، مردان جوان ت

صفحه قبل 1 ... 38 39 40 41 42 ... 57 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.