!

بيتوته/ رفتار ماست که شخصيت فرزندانمان را شکل مي دهد و استفاده از اصول روانشناسي در تربيت کودکان بايد مد نظر هر پدر و مادري باشد . شما در برابر او مسئول هستيد ، پس وقت بيشتري بگذاريد و اين نکات را به خاطر بسپاريد .

تحقيقات نشان مي دهند که برخي عبارات مثبتي که ما به کودکان مي گوييم ، در واقع بسيار مخرب هستند. باوجود اينکه نيت بدي نداريم، اما با بکار بردن اين جملات باعث مي شويم که کودکان به آنچه که واقعا هستند باور نداشته باشند. بعضي از جملات ما گول زننده اند و باعث مي شوند کودک کمترين تلاش ممکن را براي کاري انجام دهد و يا در زمان سخت شدن کاري آنرا رها کند.

اينجا يک ليست از 10 عبارتي داريم که شما بايد همين حالا از دايره لغات خود حذف کنيد. همچنين در کنار اين عبارات ما عبارات پيشنهادي به شما معرفي مي کنيم که شما با استفاده از اين عبارات بتوانيد انگيزه دروني و اشتياق کودک را تحريک کنيد.

"کارت خوب بود"
اين جمله معمولا مکررا براي کارهايي استفاده مي شود که کودک در انجامش واقعا تلاشي نکرده، با بکار بردن اين عبارت به او ياد مي دهيد که هرچيزي که مامان يا بابا بگويد " کار خوب " است( يعني فقط در زماني که پدر ومادر بگويند خوب است)

به جاي آن بگوييد " تو واقعا براي آن سخت تلاش کردي!" با تکيه روي تلاش کردن ،به او ياد مي دهيم که تلاش از نتيجه مهمتر است. اين به کودک ياد مي دهد که در زمان روبرو شدن با يک کار سخت ، پافشاري بيشتري در انجام آن از خود نشان دهد و به شکست به ديد يک گام به سوي موفقيت نگاه کند.

«شيل» وزير مختار انگليس درباره امنيتي که اميرکبير ايجاد کرد، مي نويسد: «راه ها که تا به حال از دسته دزدان پر بود از وجود آنان پاک شد. کاروان ها آسوده از هر گزندي به مقصد خويش روانند، تجارت که پيش از اين تقريبا از بين رفته بود رونق گرفت و... رويه عادلانه و درستي که برقرار گشته، اگر خوي سربازان را تغيير نداده باشد، دست کم در رفتارشان موثر افتاده؛ پيش از اين هر روز ميان سربازان ومردم منازعه برپا مي شد و به خونريزي مي کشيد اما اکنون نظم صحيحي وجود دارد و مردم در ايمني و پناه به سر مي برند.»«صدراعظم برتر»

»

«اهميت فضاي مجازي به اندازه اهميت انقلاب اسلامي است»! عمق استراتژيک اين جمله راهبردي را فقط گوينده آن مي‌داند، کسي که مي‌گويد: «اگر مي‌توانستم خودم مسئوليت اين شورا را به عهده مي‌گرفتم»، ولي امر مسلمين و نائب برحق امام زمان (عج) است.

"روح الله مؤمن نسب" در يادداشتي که در روزنامه جوان منتشر شده، افزوده است: شايد بتوان مدعي شد، فرمان تأسيس قدرتمندترين نهاد فضاي مجازي در ميان کشورهاي جهان، از مظلوم‌ترين فرامين امام خامنه‌اي است؛ فرماني که مخاطبان آن از سال 1390 موظف شدند نهادي را بنا کنند که «سرمايه گذاري وسيع و هدفمند در جهت بهره گيري حداکثري از فرصت ها» و «برنامه ريزي و هماهنگي مستمر به منظور صيانت از آسيب هاي ناشي از اينترنت» با تمام قدرت دنبال کند.

ترکيب اعضاء اين شورا نشان مي‌دهد فضاي مجازي از نگاه امام، ساحت ديگري است از فضاي واقعي و همه بخش هاي کشور بايد از هر بعدي آن را در حد و قامت فضاي واقعي مورد توجه قرار دهند.

<<

>>

با نشست کردن گرد‌و‌خاک تصاحب دو ميليارد دلاري سازنده‌ي هدست‌هاي واقعيت مجازي Oculus Rift توسط فيس‌بوک در هفته‌ي گذشته، همچنان اين سوال بر زبان هر کسي وجود دارد که چرا فيس‌بوک ميلياردها دلار سرمايه‌ي خود را بر روي شرکت‌هايي صرف مي‌کند که هيچ ارتباط معناداري با فعاليت خودش ندارند؟ اين سؤال در حالي براي بار چندم مطرح مي‌شود که مدتي پيش نيز دهان همگان از خريد بسيار گران قيمت 19 ميليارد دلاري اپليکيشن واتس‌اپ توسط غول شبکه‌هاي اجتماعي باز مانده بود. اين پايان ماجرا نبوده و اگر کمي به عقب بازگرديم دوباره شاهد تکرار شدن اين الگو با تصاحب يک ميليار دلاري اينستگرام هستيم. در ادامه با ما همراه باشيد تا به تحليل اقدامات فيس‌بوک بپردازيم.

هر بار اين معامله شکل عجيب‌تري به خود مي‌گيرد. اينستگرام يک شبکه‌ي اجتماعي عظيم با محوريت تصوير و ويدئو بود که فيس‌بوک با خريداري آن به استقلالش پايان داد؛ پيغام‌رسان واتس‌اپ رشد فوق‌العاده سريعي را به خود ديده بود، اما همچنان به نصف تعداد کاربران مسنجر فيسبوک رسيده بود و البته استراتژي تجاري بلند مدتي را نيز در دستور کار خود نداشته و تنها 52 کارمند را در اختيار خود داشت؛ با اين وجود گران قيمت‌ترين تصاحب تاريخ معاملات اينچنيني را رقم زد. در نهايت نيز صرف دو ميليارد دلار هزينه براي تصاحب کمپاني Oculus Rift که بر يک صنعت کاملاً جداگانه يعني بازي‌هاي ويدئويي متمرکز بود و حتي تا‌کنون يک محصول تجاري را نيز عرضه نکرده، همه و همه سؤالات بي‌پاياني را از استراتژي گسيخته‌ي فيس‌بوک در ذهن ايجاد مي‌کند.

به نظر مي‌رسد تمامي کساني که در اين خصوص مورد سؤال قرار مي‌گيرند، تنها با پاسخ‌هايي مبهم سعي در باز نمودن جريان از سر خود دارند. براي نمونه گفته مي‌شود که واتس‌اپ بدليل وابستگي نزديک به شماره تلفن اشخاص، پتانسيل ارائه‌ي دسترسي به يک ميليارد کاربر جديد را براي فيس‌بوک در کشورهاي در حال توسعه رقم خواهد زد؛ يا Oculus Rift قادر است پاي شبکه‌ي اجتماعي فيس‌بوک را به بخش بازي‌هاي رايانه‌اي باز نموده يا حتي تجربه‌اي از يک شبکه‌ي واقعيت مجازي را براي کاربران حوزه‌ي فعاليت خود به ارمغان آورد. در همين حالت تنها گمانه‌زني موجود در زمان تصاحب اينستگرام در آن زمان، پرداخت يک ميليارد دلار براي بهبود قابليت اشتراک‌گذاري تصاوير شبکه‌ي اجتماعي فيس‌بوک بود.


به شکل غافلگيرکننده‌اي تمامي حدس و گمان‌هاي ارائه شده منطقي به نظر مي‌رسند. فيس‌بوک به سادگي قادر است هر زمان که بخواهد و با هر سرعتي که تکنولوژي به پيش رود، با استفاده از خريدهاي خود هر يک از اين اقدامات را به انجام برساند. اما مشکل از همين‌جا آغاز مي‌شود؛ تمامي حدس و گمان‌هاي ارائه شده در پاسخ به "چرا"ي غلطي ساخته و پرداخته شده‌اند. سؤال اصلي اين نيست که فيس‌بوک رؤياي اجراي چه پروژه‌اي را از طريق خريدهاي به ظاهر منقطع و بي‌ربط با يکديگر دارد؛ بلکه سؤال اين است که چرا اين کمپاني به فکر خريد کمپاني‌هايي بي‌ربط با حوزه‌ي فعاليت خود آن هم با قيمت‌هاي فراتر از ارزش واقعي افتاده است؟

پژوهشگران در دانشگاه Lancaster انگلستان با توجه به روشي که در بدن انسان براي ارتباط دائمي بين شش ‌ها و قلب به کار گرفته شده است، نوآوري کرده اند که در آن يک الگوريتم بسيار پيشرفته و انعطاف پذير ساخته شده است که با روش‌‌هاي معمولي رمزگشايي قابل شکستن نيست. امروزه مي‌توان اطلاعات را با روش‌‌هاي بسياري با استفاده از الگوريتم‌‌هاي متفاوت رمزگذاري کرد اما سوال هميشگي اين است که اين الگوريتم ‌ها تا چه حد قادر به حفظ امنيت اطلاعات رمزگذاري شده هستند.
برخي از الگوريتم ‌ها براي رمزگذاري اطلاعات از يک کليد استفاده مي‌کنند که مي‌توان با استفاده از همين کليد به رمزگشايي اطلاعات نيز پرداخت. الگوريتم ‌ها عموما از مجموعه‌‌اي از قوانين ساده براي توليد اين کليدها استفاده مي‌کنند که البته به دليل استفاده از همين قوانين تعداد آن ‌ها نيز محدود – البته بسيار بزرگ و محدود- است. نتيجه‌‌ي اين محدوديت اين است که با در اختيار داشتن يک رايانه‌‌ي به اندازه‌‌ي کافي قدرتمند و زمان کافي مي‌توان همواره هر نوع رمزگذاري را در نهايت گشود.

پژوهشي که توسط دکتر Tomislav Stankovski هدايت مي‌شد موفق شده است که روشي را براي رمزگذاري ابداع کند که قادر به رمزگذاري و ايجاد تعداد نامحدودي از کليدها است، در نتيجه با استفاده از اين الگوريتم مي‌توان ارتباطات بسيار امني را داشت. منبع الهام گيري اين پژوهشگران براي ابداع چنين الگوريتيمي آناتومي بدن انسان بوده است.

در طبيعت سامانه‌‌هاي مختلف ارگانيسم‌‌هاي زنده در ارتباط و برهمکنش با يکديگر قرار دارند و بين يکديگر ماده و انرژي را تبادل مي‌کنند. برهمکنش موجود بين اين سامانه ‌ها ( براي مثال قلب و شش ها) مي‌تواند توسط تابعي جفت شده (coupling function) توصيف شود.

به جاي تکيه بر يک سامانه‌‌ي تکي براي رمز گذاري اين پژوهشگران نيز تصميم گرفتند از دو سامانه بهره ببرند که تابعي جفت شده نقش کليد بين آن ‌ها را بازي مي‌کرد. اگرچه استفاده از چنين روشي بسيار دشوار است اما مي‌توان با استفاده از اين روش به ساخت کليد‌‌هاي بي نهايت زيادي پرداخت که اين به معني مشکلات زياد نفوذگران و رمزگشايي غير مجاز اطلاعات خواهد بود.

براي کساني که بيشتر مي‌خواهند بدانند در ادامه نحوه‌‌ي عملکرد اين روش را توضيح مي‌دهيم. در ابتدا سيگنال‌‌هاي داده به فرستنده مي‌رسند و به عنوان پارامتري در تابع جفتي بين دو سامانه‌‌ي خودمختار قرار مي‌گيرند که هر دو در فرستنده قرار گرفته اند. اين دو سيگنال توليد شده سپس با استفاده از يک کانال عمومي فرستاده مي‌شوند و پس از رسيدن به انتهاي ديگر مسير با گيرنده هماهنگ مي‌شوند که اين با استفاده از يک کليد محرمانه حاوي اطلاعات تابع جفتي امکان پذير مي‌شود. در نتيجه الگوريتم مي‌تواند پارامترهاي اصلي را استنتاج کرده و به بازگشايي رمز اطلاعات بپردازد.

به گفته‌‌ي دانشمندان اين روش نسبت به وجود نويزها بسيار مقاوم است در نتيجه مي‌توان اطلاعات را به صورت چند سيگنال همزمان فرستاد و ضمنا اين روش از انعطاف زيادي برخوردار است که مي‌توان آن را در کاربرهاي مختلفي مورد استفاده قرار داد.

بر اساس مطالعه جديد، قرار گرفتن قلب فضانوردان در معرض ريزگرانش فضا براي مدت‌هاي طولاني، موجب کروي‌تر شدن اين عضو از بدن آن‌ها مي‌شود، اين يافته‌ها گام مهمي به سوي درک اين موضوع است که چگونه يک سفر فضايي ۱۸ ماهه يا بيشتر بر سلامتي قلب فضانوردان اثر مي‌گذارد.

قلب در فضا حدود ۹٫۴ درصد کروي‌تر مي‌شود و اين تغيير شبيه به آن چيزي است که دانشمندان در اين پروژه با مدل‌هاي رياضياتي پيشرفته‌ خود پيش‌بيني کرده بودند. بر اساس يافته‌هاي آن‌ها، شکل کروي‌تر قلب فضانوردان موقتي است زيرا اين اندام مدتي کوتاه پس از بازگشت به زمين به شکل عادي خود بازمي‌گردد.
جيمز تامس، از گروه «تصويربرداري قلب و عروق رابرت و سوزان تاميش» و دانشمند ارشد فراصوت ناسا بر اين باور است، قلب در فضا به سختي کار نمي‌کند و اين موضوع موجب از دست‌رفتن حجم عضله مي‌شود و مي‌تواند عواقب جدي را پس از بازگشت به زمين به دنبال داشته باشد.
محققان مدعي‌اند آگاهي از ميزان و نوع تمريني که فضانوردان براي سالم نگه‌داشتن قلب نياز دارند، براي تضمين ايمني آن‌ها در پروازهاي طولاني‌مدت مانند سفر به مريخ موضوعي حائزاهميت به شمار مي‌آيد.