نه، من شارلی نیستم....

من عزه ام، من زخم همچنان خونین برمه ام، زمین سوخته زیر چکمه های نظامیان مصرم، من معصومیت دختر 14 ساله عراقی ام که سربازان متمدن شما پس از تجاوز، او و همه خانواده اش را آتش زده اند....

من صدای خفه شده مسلمانان آفریقای مرکزی ام که توسط وحشی های نصرانی تحت حمایت فرانسه تکه تکه شدند، من سوریه فراموش شده ام....

من شارلی نیستم.....

من آن انسان درجه دومی هستم که کشته شدنش هیچ شمعی را روشن نمی کند، هیچ کمپینی را به راه نمی اندازد، هیچ اشکی ولو ریاکارانه را بر گونه هیچ پادشاهی نمی لغزاند....

من شارلی نیستم....

من نیم میلیون کودک کشته شده عراقی بر اثر سوء تغذیه ام...

کودکانی که پیش از جنگ بی معنی و فاجعه بار عراق، بر اثر تحریم غذا و دارو جان دادند ...

من شارلی نیستم....

من کاریکاتور هیچ پیامبری را نکشیده ام.....

من به آزادی بیان متناقض و ریاکارانه شما اعتقادی ندارم...

من شارلی نیستم....

من از شارلی و از همه آنهایی که در آن نمایش مضحک اشک های مصلحتی ریختند بیزارم..

من همه آنهایی هستم که با دخالت های مستقیم و غیر مستقیم شما مثلا متمدن ها به خاک سیاه نشسته اند....

من شارلی نیستم.

آشنايي راقم اين سطور با نام مرحوم استاد جورج سمعان جرداق لبناني و اثر جاودانه‌اش «الامام علي صوت العداله الانسانيه» به سال‌هاي تحصيل در شهر مقدس قم برمي‌گردد. روزي براي خريد کتابي به پاساژ قدس در خيابان ارم، نزديک حرم مطهر کريمه اهل بيت (سلام الله عليها) رفته بودم که ترجمه اين کتاب به فارسي به قلم محقق ارجمند جناب آقاي سيد هادي خسروشاهي (دامت برکاته) توجهم را جلب کرد. مشتاق شدم که ببينم اين نويسنده عرب به کدام کشور تعلق دارد و کدامين آيين را برگزيده که با اندک تورقي در کتاب معلوم شد لبناني و مسيحي است. در اطراف شخصيت جامع و کامل دوم شخص عالم هستي بعد از رسول مکرم اسلام (ص) از جانب دانشمندان و محققين بزرگ تشيع و تسنن کتاب‌هايي به‌نحو مستوفي نگاشته شده است. مرحوم عبدالفتاح عبدالمقصود مصري کتاب «الامام علي بن ابي طالب» را در هشت‌جلد به رشته تحرير درآورده که به‌فارسي نيز قبل از انقلاب اسلامي ترجمه شده است.

يکي از مسائلي که از همان روزهاي آغازين پيشروي گروه تروريستي داعش در عراق و سوريه مورد توجه تحليلگران قرار گرفت، نوع استفاده اي بود که اين گروه از رسانه هاي مدرن و امکانات فناورانه براي پيشبرد اهداف خود کرده و مي کند. يک تحليلگر مسائل منطقه در مطلبي به بررسي جزئيات شيوه کار داعش در زمينه پيشبرد جنگ رسانه اي در کنار جنگ ميداني پرداخته است.

علي هاشم، تحليلگر مسائل خاورميانه در مطلبي که در سايت تحليلي «المانيتور» منتشر کرده به بررسي راهبرد رسانه اي داعش پرداخته و مي نويسد براي اين گروه، جنگ رسانه اي و تبليغاتي به اندازه جنگ در عرصه ميداني از اهميت برخوردار است.

در هر دوره‌اي از تاريخ، نظمي بر جهان حاکم بوده و در عرصه روابط بين‌الملل، موقعيت هر يک از کشور‌ها و ملت‌ها، بر اساس نظم حاکم تعريف و تعيين مي‌شد. به عنوان مثال براي يک دوره طولاني چند صد ساله و تا پيش از جنگ جهاني دوم، نظام چند قطبي بر جهان حاکم بود و چند قدرت سلطه‌گر اروپايي، با سلطه بر ديگر کشور‌ها، دنيا را بين خود تقسيم کرده بودند.

فرو ريختن نظام چند قطبي و پيدايي يک نظام جديد دو قطبي با محوريت امريکا و شوروي، از مهم‌ترين پيامد‌هاي جنگ جهاني اول و دوم در عرصه بين‌الملل و سياست جهان بود. از سال 1945 به بعد، امريکا و شوروي با تشکيل دو بلوک قدرت مبتني بر انديشه‌ها و ايدئولوژي‌هاي ماديگرايانه، جهان و کشور‌ها را به دو بلوک غربي و شرقي تقسيم نموده و در چار‌چوب چنين نظمي، حاکميت‌هاي ملي بسياري از کشور‌ها را نقض و آنها را، در مسير دلخواه خود به حرکت در‌آوردند. در دوران نظام دو قطبي، بسياري از کشور‌ها به ناچار، مي‌بايست در مسير‌هاي ريل‌گذاري شده از سوي امريکا يا شوروي حرکت کنند و حرکت ملت‌ها بر اين اساس، تأمين کننده منافع و امنيت دو ابر‌قدرت غرب و شرق بود.

حقيقت رابطه بين «داعش» و ايالات متحده آمريکا چيست؟ اظهارات آمريکايي ها پيرامون تحولات عراق و سوريه راه را براي پاسخ هاي متعدد به اين پرسش باز مي گذارد. به گونه که مي توان سه پاسخ جداگانه را به اين شرح در آن يافت: اول پاسخ کساني که مي گويند واشنگتن تشکيلات داعش را دشمن مي شمارد و به همين دليل آن را در زمره گروه هاي تروريستي قرار داده است. کاري که دولت هاي عرب و اسلامي ديگر نيز کردند. اما در عين حال واشنگتن از درگيري بين داعش و نظام سوريه خشنود است. بخصوص که اين يکي شعارهاي طايفه گرايي سر مي دهد. مادام که هدف گروهي ويراني مسلمانان يا نشان دادن اسلام و مسلمين به صورت دشمن آمريکا يا نشان دادن آنها به عنوان گروه هاي تروريستي باشد، صرف نظر از اينکه اسلام في نفسه ديني است که به مدارا و همزيستي مي خواند، واشنگتن به آنها وقعي نمي گذارد.

يک باره با شمشيرهاي برهنه در کوچه ها و خيابان ها و بازارها و هرجا که مردم تجمع کرده باشند، خارج مي شوند و نداي «حکم فقط از آن خداست را سر مي دهند» و پس از آن بدون اينکه ميان کسي تمايز و تفاوتي قائل شوند، همه مردم را از دم تيغ مي گذرانند.

آنچه گفته شد، توصيف يکي از صحنه هاي قرون و دوره هاي گذشته نيست، بلکه يکي از برخوردها و تعامل هاي گروه هاي تکفيري در مناطقي است که آنها را به تصرف خود درآورده اند، چقدر صحنه هايي که اين روزها مشاهده مي شود، شبيه صحنه هاي تاريخي به وقوع پيوسته توسط خوارج و تکفيري ها در قرون اوليه اسلامي است.

  ريشه‌هاي تروريسم چنان عميق است که هم به تحولات بين‌المللي در صد ساله اخير مي‌رسد و هم وراي آن، مرزهاي زماني را درنورديده و با تکيه بر تئوري‌هاي سلفي‌گرايانه، به قرن‌هاي ابتدايي تمدن اسلامي نزديک مي‌شود، همان سال‌هاي نخستيني که انحراف از تعاليم نبي مکرم اسلام(ص) سبب ساز جنگ‌هايي در سرزمين‌هاي اسلامي شد.

اکنون بيش از ۱۴۰۰ سال پس از آن سال‌ها، بار ديگر درخت بنيادگرايي در منطقه ميوه‌اي ديگر داده است و تروريست‌هاي داعش عزم جزم کرده‌اند تا همان سناريويي را تکرار کنند که چهارده قرن پيش پدران معنوي‌شان همان راه را پيموده بودند و مشکلات بسياري را موجب گشتند.

يک روزنامه آمريکايي اذعان کرد رهبر ايران محاسبات غرب درباره اضطرار ايران براي مذاکره را به هم زده و اکنون برخلاف تصور قبلي معلوم شده ايران از توسعه ظرفيت غني‌سازي دست نمي‌کشد.

روزنامه وال‌استريت ژورنال در اين باره نوشت: فضاي کلي مذاکرات از خوش‌بيني چند هفته گذشته به واسطه امتيازهايي که بنا بود ايران در خصوص راکتور آب سنگين اراک ارايه کند، به نوعي بدبيني در روزهاي اخير چرخش داشته است. بدبيني که ناشي از باقي ماندن شکاف‌هاي عميق‌ بر سر موضوعات کليدي مانند کميت و کيفيت ظرفيت غني‌سازي در ايران است.

حمايت رهبري از دولت يازدهم که در مراسم افطاري ايشان به مسئولان نظام بيان شد، در سطح بالايي مورد توجه دولتمردان قرار گرفت. آنان به حق نظر رهبري را در مورد عملکرد خويش مهم مي‌دانند و اين «حمايت با تمام وجود» را همچون نشانه افتخاري براي خويش مي‌دانند.

رسانه‌هاي اصلاح‌طلب هم که در گفتمانشان سهم چنداني براي ولايت فقيه قائل نمي‌شوند، مگر اوقاتي که قرار است به اختيارات قانوني اين مقام معترض شوند، از معدود دفعاتي بود که عکس و کلام رهبري را تيتر يک خود کردند. اين البته موجب خرسندي است و بايد به فال نيک گرفته شود که اين روزها موضوع مباحث، بر سر ميزان حمايت رهبري است و هر کس تلاش مي‌کند خود و جريانش را به ولي فقيه نزديک‌تر، همسوتر و مورد حمايت‌تر ترسيم کند. اين ميان البته تفسيرهاي گوناگون از حمايت رهبري ارائه مي‌شود. حاميان دولت تلاش دارند تا از درون جملات آقا، نوعي نقدناپذيري دولت و اعمال سکوتي اجباري بر منتقدين دولت را نتيجه بگيرند؛ چيزي که نه آقا و نه حتي خود رئيس‌جمهور مد نظر ندارند. پس ماجراي اين حمايت رهبري چيست؟

"محمد العريفي" چهره سرشناس وهابي در عربستان و صاحب فتواي "جهاد نکاح" مدعي شد که گروهک تروريستي - تکفيري "دولت اسلامي عراق و شام" موسوم به "داعش" اخيراً سپاهي از جن تشکيل داده است. وي در ادامه اظهاراتش که بيشتر به توهم شبيه است تا واقعيت،‌گفت: "رافضي"ها از تمامي نيروهاي خود عليه "داعش" استفاده مي‌کنند از همين رو بر مسلمانان واجب است که به هر نحوي از خلافت اسلامي پشتيباني کنند!

نيايش فرصتي است براي پيوند با بي‌کرانه‌ها، زماني است براي يافتن خويشتنِ خويش، عرصه‌اي است براي عرضۀ مخلوق به خالق. هر شب قطعه‌اي از تلاش براي اين پيوند را پيشکش چشمان شما کاربران عزيز مي کنيم.

آقاي مهربانم! شنيده‌ام غروب جمعه‌ها به اين دليل غم انگيز است که نامه اعمال مردمان را به نزد شما مي آورند و شما با ديدن اين اعمال غمگين مي‌شويد.
مولاجان مي دانم که اين بار هم نامه اعمالم تعريفي نيست و خطا در آن بسيار. آقاي مهربانم باز هم بنده نوازي کن و دستم را رها نکن. و فرصتي ديگر براي ابراز بندگي از خدا برايم بگير.

تحمل پرسش‌هاي مخالف تا‌ اندازه مباحث جدي اعتقادي و پاسخگويي منطقي و آرام به آنها، با قصد هدايت انسان‌ها سيره و روش هميشه ائمه اطهار بوده است که جامعه ما امروز بدان نيازمند است. با اميد به اين که کشور عزيزمان در همه زمينه‌ها به ارزش‌هاي متعالي و اصيل اسلامي باز گردد، گفت‌وگويي از حضرت امام متقيان علي (ع) را با يک دانشمند يهودي مي‌آوريم، انشاءالله که مورد پسند خوانندگان گرامي قرار گيرد.

حضرت آيت الله العظمي صافي گلپايگاني به پرسش شفقنا درباره اجبار مکلف به انجام تکاليف شرعي پاسخ گفته است.

متن پرسش شفقنا و پاسخ اين مرجع تقليد شيعيان بدين شرح است:
آيا اساسا در انجام تکاليف شرعي، مي توان مکلف را مجبور به انجام آن کرد؟ با توجه به آنکه تکاليف شرعي بعضا داراي جنبه اجتماعي جدي تري بوده و بعضي بيشتر واجد جنبه شخصي مي باشند، آيا در اين اجبار يا عدم اجبار، بين تکاليف شرعي که جنبه اجتماعي دارد (نظير حجاب) و تکاليف شرعي که بيشتر جنبه شخصي دارد (نظير نمازهاي واجب پنج گانه ) تفاوتي وجود دارد؟ اگر فرد تظاهر به عدم انجام تکليف نکند در اجبار يا عدم اجبار به تکليف تاثيري دارد؟

آيا در محيط هاي کاري و يا غير آن مي توان افراد را مجبور به خواندن نماز اول وقت کرد؟

بسم الله الرحمن الرحيم

1- آنچه در همه موارد لازم است امر به معروف ونهي از منکر مي باشد با اجتماع شرايط آن، و اگر در جامعه اسلامي کسي بخواهد علنا گناه نمايد حاکم شرع بايد جلوگيري نموده و در بعض موارد تعزير نمايد.

2- اجبار في حد نفسه وجه شرعي ندارد.
والله العالم

امام باقر(ع) مي‌فرمايد: خواب در ابتداي روز مايه ناداني و کودني و خواب قيلوله (خواب کوتاه قبل از اذان ظهر) نعمت و خواب پس از عصر مايه حماقت و ابلهي و خواب ميان مغرب و عشا مايه محروميت از روزي است.

رصد-محمود هرندي/ به سخره گرفتن علني قانون در چنين صفحاتي، باعث بي اعتبار شدن مهمترين ميثاق اجتماعي جامعه شده و همين امر دفاع از حريم خصوصي و حقوق اجتماعي همه شهروندان ازجمله هواداران آزادي يواشکي را مختل خواهد ساخت. از ياد نبايد برد که جامعه ايراني براي حاکميت قانون دست کم يکصد سال مبارزه کرده و حالا زيرسوال بردن آن از سوي تعدادي از شهروندان قابل دفاع نيست.

شايد براي جواناني که به دليل برخي محدوديت هاي اجتماعي، بخشي از شخصيت اجتماعي شان «يواشکي» رشد کرده، سخت باشد در دنياي مجازي، باورهاي متناقض خود را پنهان نگاه دارند.

اين مشکلي است که با توسعه ابزارهاي ارتباطي حالا بيش از هر زمان ديگري عيان شده و خود را در صفحات فيسبوکي که اين روزها خبرساز شده، به نمايش مي گذارد. هرچند در نگاه اول عکس هاي منتشر شده از برخي زنان و دختران ايراني بدون حجاب شرعي آن هم در محيط هاي علني نوعي حرکت شعاري براي زير سوال بردن هنجارهاي موجود در کشورمان محسوب مي شود، اما توجه به لايه هاي زيرين اين حرکت نشان مي دهد که شفافيت نظام ارتباطي موجود، اندک اندک واقعيت چند شخصيتي بودن نسل جوان را روشن کرده و در حال پرده برداشتن از باورهاي پارادوکسيکال است. باورهايي که از يکسو برخاسته از متن جامعه ايراني است و از سوي ديگر از فرهنگ غربي و رسانه هاي بيگانه متاثر شده است.

چنين است که با وجود تشديد حساسيت ها نسبت به بروز چنين رفتارهايي که به نظر مي رسد خود را در قالب بازداشت چند جوان تهراني که نماآهنگ Happy را بازسازي کرده بودند ظاهر کرد، به نظر نگارنده اين نوع رفتارها تنها نمايشي تلخ از شفافيت در جامعه ماست که بايد آن را جدي گرفت چراکه اکنون جامعه خود را در آئينه اي به نظاره نشسته که خوبي ها و بدي ها را توأمان مي بيند و مي تواند فارغ از رودربايستي هاي معمول تصميم بگيرد که هويت واقعي اش کدام است.

صفاي خانه‌هاي قديمي براي نسلي که آن خانه‌ها را به ياد دارند هميشه خاطره‌ انگيز است؛ خانه‌هايي که بوي کاه‌گل آب خورده و گل‌هاي باغچه در عصرهاي بهار و تابستان روح آدمي را به پرواز در مي آورد و خستگي يک روز پرکار را از جان به در مي‌برد؛ معماري روح افزايي که انسان در آن هم احساس آرامش داشت و هم حس امنيت.

امّا امروز ديگر آن خانه‌ها به خاطره تبديل شده اند و به جاي هر کدام از آن‌ها برج‌هايي با اتاق‌هاي قوطي کبريتي سبز شده است که حکم سر پناهي را دارد که در واقع انسان را فقط از گرما و سرما و باد و باران، آن هم با هزينه ايي کمر شکن در امان مي‌دارد؛ خانه هايي که نه به روح، نه به روان و نه حتي به باور هاي سنتي و مذهبي انسان کاري دارد .

سوغات معماري بشر متمدن غربي؟! براي انسان سنت گراي شرقي چيزي جز خرد شدن روان او زير ستون هاي سر به فلک کشيده و بر باد رفتن آداب و سنت‌هاي چند صد ساله اش بر بلنداي سازه هاي نوين به همراه نداشته است.

خانه هاي قديمي مان يادش بخير، از در، که مي‌خواستي وارد شوي راه‌روي داشت به اسم دهليز ، که با يک زاويه در انتهاي آن جلوي ديد هر انساني را به حريم خانه هايمان مي‌گرفت بر عکس خانه هاي امروزي که گاه با باز کردن در، تا انتهاي اتاق خواب به راحتي در رصد رهگذران قرار مي‌گيرد.
از دهليز که مي‌گذشتي به حياتي مي‌رسيدي که فضايش بهشت کوچکي را متصور مي‌کرد، و انسان با لم دادن روي تخت کنار حوض با خود فکر مي‌کرد آيا آرامشي به اين پايه براي ملوک هست ؟ و از عمق وجود فرياد ميزد "اين المولوک" تا آرامش را در سايه سادگي احساس کنند .

خداوند کسى است که زمين را براى شما جايگاه امن و آرامش قرار داد و آسمان را همچون سقفى؛ و شما را صورتگرى کرد، و صورتتان را نيکو آفريد؛ ...(غافر آيه 64)

روز جهاني زمين پاک هر ساله در 22 آوريل مصادف با 2 ارديبهشت در تمام دنيا برگزار مي‌شود و به همه مردم يادآوري مي‌کند که نبايد سياره خود "زمين" را فراموش کنند.
تاريخچه اين مناسبت به سال 1969 و زماني باز مي‌گردد که جان مک مونل فرزند يک مبلغ ديني مستقل و علاقمند به عرصه دين، علم و صلح، ايده برگزاري يک روز جهاني به نام روز زمين پاک را در همايش يونسکو درباره محيط زيست مطرح و در همان سال پرچم زمين پاک را طراحي کرد.
يوتانت دبير کل سازمان ملل (1962- 1971) از ايده مک کونل استقبال کرد و اين روز به يک روز جهاني در تقويم‌هاي سراسر دنيا تبديل شد.
در ايران نيز هم زمان با ديگر کشورهاي جهان هفته زمين پاک از روز دوم ارديبهشت به مدت يک هفته در سراسر کشور برپا مي‌شود و نخستين روز اين هفته (دوم ارديبهشت ماه) به نام روز زمين پاک نامگذاري شده‌است.

شش سطحي، پديده‌اي است که حشرات به کمک آن مي‌توانند روي سطح آب بمانند و حتي روي آب راه بروند. براي اين کار، کافي است همانند يک آب‌دزدک پاهايي بلند داشته باشيد و با زاويه‌اي خاص روي آب گام برداريد.دست‌وپاي حشرات تقريبا استوانه‌اي شکل است و مقطعي دايروي دارد و به همين دليل وقتي حشرات روي آب قرار مي‌گيرند، نيروي وزن آن‌ها نه در امتداد يک خط، که در بخش قابل‌توجهي از استوانه پخش مي‌شود.به همين دليل، مولکول‌هاي سطح آب مي‌توانند ضمن حفظ پيوستگي خود، نيروي برآيندي به سوي بالا اعمال کنند که باعث شناور ماندن حشره روي سطح آب مي‌شود. البته نبايد فراموش کرد که اين پديده وقتي اتفاق مي‌افتد که نسبت نيروي وزن به سطح تماس از حد مشخصي کمتر باشد.