khamenei.ir/ «من هفده هجده سال قبل به دولتي که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاري کنيد که ما هر وقت اراده کرديم، بتوانيم در چاه‌هاي نفت را ببنديم. آقايان به قول خودشان "تکنوکرات" لبخند انکار زدند که مگر مي‌شود؟!»[۱]
وقتي در اولين روز سال ۹۲ و در سخنراني عمومي رهبر انقلاب اسلامي در حرم مطهر رضوي اين عبارات از ايشان شنيده شد موجي از اظهارنظرها از سوي افراد و رسانه‌هاي مختلف در تحليل اين سخنان ايجاد شد. هرچند تفاسير صرفاً سياسي از اين جملات تا مدتي بر تحليل عميق مسأله از زوايايي چون اقتصاد سياسي و مديريت کلان اقتصادي کشور سايه افکنده بود، اما با فُروکش کردن اين امواج سياسي و جدي‌تر شدن برخي فشارها و توطئه‌هاي دشمنان در زمينه‌ي مسائل اقتصادي، اکنون فرصت مناسبي است تا بار ديگر به ريشه‌يابي و مرور دغدغه‌هاي آيت‌الله خامنه‌اي درباره‌ي مسأله‌اي به نام «اقتصاد منهاي نفت» پرداخته شود.

تصاويري که از ژنرال قاسم سليماني در عراق در کنار سربازان و افسرهاي عالي‌رتبه عراقي منتشر شده است به خوبي نشان مي‌دهد که ايران در آموزش و هدايت نيروهاي عراقي در مبارزه با داعش تا چه اندازه نقش دارد. نقشي که سبب شده است ايران در عراق حرف اول را بزند.

ايران توانسته است از وضعيت جاري در عراق نهايت استفاده را ببرد، اين استفاده اگر چه از روي هوشمندي و ذکاوت ايران به دست آمده اما همه چيز هم به هوشمندي ايراني ها باز نمي گردد، اشتباهات بسياري که امريکايي ها در سياست هاي خود در عراق مرتکب شده اند، سهمي به سزا در موفقيت هاي ايراني ها در عراق داشته است. به اعتقاد بسياري از تحليلگران از زماني که داعش از ماه ژوئن بر بخش هاي مهم از عراق مستولي شد ايراني ها توانستند فرصتي به دست بياورند که با استفاده از آن فرصت نفوذ خود را در عراق گسترش دهند و بر دستاوردهاي خود دائما بيفزايند.

اطلاعات جديد بيش از پيش از ارتباط مستحکم بين گروه‌هاي تروريستي در عراق با رژيم بعث سابق اين کشور خبر مي‌دهند، چرا که رژيم صدام حسين قبل از سقوط، هزاران تن از تکفيري‌ها را از کشورهاي مختلف به عراق آورده بود تا از وي دفاع کنند.

بسياري از عناصر بعثي و نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي رژيم صدام حسين اين روزها به گروه‌هاي تروريستي و تکفيري پيوسته اند تا بتوانند قتل و کشتار و ترور را بر ضد ملت عراق ادامه دهند.اين گروه‌ها جنايت‌هاي خود را با ايجاد گورهاي دسته جمعي دهه 90 قرن گذشته ميلادي تکرار مي‌کنند.

نفت اگر چه سرمايه خداددي است که مي تواند براي هر کشوري غنيمت باشد اما براي اقتصاد ايران همواره دايه مهربان تر از مادر به شمار آمده است.

در واقع در چند سال اخير، واردات بي‏رويه و صادرات وابسته به نفت،به مهم‌ترين چالشهاي اقتصاد کشورتبديل شده اند.در واقع دو مشکل فوق، برخلاف تفاوت ظاهري، به منزله‏ دو روي يک سکه‏اند و هردو با هم، نشانه‏هايي از نبود سلامت در اقتصاد کشور را يادآوري مي‏ کنند.

مروري بر رفتار اقتصادي دولت‏ها، قبل و بعد از انقلاب اسلامي نشان مي‏دهد که نفت، اين ثروت و سرمايه‏ خدادادي، بيش از آن‏چه که نعمتي در جهت رفاه و پيشرفت کشور به حساب آيد، به صورت عذاب و آفتي براي انحراف اقتصاد از مسير اصلي، بروز کرده است. اين در حالي است که نفت- نه يک درآمد- بلکه يک ثروت بين نسلي است، بايد خرج سرمايه‏گذاري ماندگار و بلندمدت شود، نه مخارج روزمره و مصرفي.

اين روزها از حوادث يمن و حضور جدي جنبش شيعي حوثي که با نام «انصارالله» شناخته‌شده‌تر است، با عنوان «موج دوم بيداري اسلامي» يا تصحيح و ادامه انقلاب مردم يمن ياد مي‌شود.

جاسوس مشهور رژيم اسرائيل در گفت وگو با روزنامه صهيونيستي يديعوت آحارنوت به تشريح اوضاع خود پس از سه دهه فعاليت جاسوسي براي اين رژيم پرداخت و گفت که اسراييل چگونه پس از سه دهه استفاده ابزاري، با وي مثل "سگ" رفتار کرده است.

وضعيت کنوني "امين عباس الحاج" که وي را مهم ترين جاسوس صهيونيست ها در خاورميانه لقب داده اند، نمونه اي از سرنوشت کساني است که براي رژيم صهيونيستي سه دهه جاسوسي کرده است؛ اما صهيونيست ها اين لبناني وابسته به يک خانواده ثروتمند را پس از سه دهه به کارگيري به حال خود رها کرد.
الحاج پس از ساليان طولاني رفاه، ثروت و خوشگذراني به عنوان يکي از مهمترين جاسوسان خطرناک و ريسک پذير رژيم صهيونيستي، اکنون دوره افول ستاره خود را در آسمان مزدوري و جاسوسي مي گذراند و تاکنون با 22 زن ازدواج کرده و از آنها هشت فرزند دارد.
برپايه اين گزارش، اين جاسوس کهنه کار صهيونيست ها در دوره رياست جمهوري "کميل شمعون" در لبنان فعاليت داشته و با او کار کرده است. وي پس از آن به عنوان افسر يگان ارتباط لجستيک با حزب کتائب (فالانژها) در لبنان فعاليت کرده و از اين طريق با رژيم صهيونيستي تماس برقرار کرده است. دستگاه اطلاعات نظامي اسراييل (امان) فرصت جذب او براي همکاري تحت نام "کارل هاينتس رومينگه" ستاره تيم بايرن مونيخ آلمان در آن دوره را غنيمت شمرد.
به نوشته روزنامه صهيونيستي يديعوت آحارنوت، ماموريت اصلي الحاج در آن زمان زير نظر گرفتن تحرکات سازمان آزاديبخش فلسطين در لبنان و جمع آوري بيشترين اطلاعات ممکن درباره آن بويژه در ارتباط با ابوجهاد، ابوالهول، نديم مطرجيه و عوني الحلو بود.
براساس اين گزارش، الحاج اعتراف کرده که اطلاعاتي را درباره "علي حسن سلامه" فرمانده نيروي 17 که مامور محافظت از ياسر عرفات بود، به اسراييل ارايه کرده است. اسراييل سلامه را به طراحي عمليات مونيخ متهم کرد، وي در انفجار خودرويش در سال 1979 ميلادي در بيروت ترور شد.
روزنامه صهيونيستي يديعوت آحارنوت در باره اين جاسوس اسراييل نوشت: الحاج همچنين مدعي شده که وي "بشير الجميل" را در عرشه يک قايق براي ديدار با "ميناخيم بگين" نخست وزير اسبق اسرائيل (رژيم صهيونيستي) در تفرجگاه نهاريا همراهي کرده است.
وي همچنين در اين مصاحبه به تشکيل يگاني از زنان "بدکاره" و اعزام آنها به مناطقي چون ليماسول (پايتخت قبرس) براي برقراري ارتباط و جمع آوري اطلاعات از افراد مختلف براي سازمان جاسوسي اسرائيل اعتراف کرده است.

قاتل بن لادن در مصاحبه اي گفت که او دو گلوله به سمت سر بن لادن شليک کرده بود.

"روبرت اونيل" عضو واحد ويژه نيروي دريايي آمريکا که چند روز قبل از اين گفته بود او بن لادن را کشته است در مصاحبه اي با برنامه " The Lead" شبکه سي ان ان آمريکا، جزئيات قتل بن لادن را مطرح کرد.

او گفت که اهميتي براي اين موضوع قائل نيست که پنتاگون به دنبال بازخواست وي به دليل انتشار داستان کشتن بن لادن باشد.
اسامه بن لادن رهبر شبکه القاعده در ماه مي 2011 در حمله نظاميان آمريکايي به مخفيگاهش در ابوت آباد در نزديکي شهر اسلام آباد پاکستان کشته شد.

روبرت اونيل ادامه داد: فکر مي کنم به صورتي جزئيات کشتن بن لادن را مطرح کرده ام که هيچ يک از تاکتيک ها يا قواعد را زيرپا نگذاشته ام. در صورتي که من مورد بازخواست قرار بگيرم دادگاه را مورد سخن خود قرار خواهم داد.

اين نظامي آمريکايي افزود: به دليل تهديدات موجود به احتمال 90 درصدي من از عمليات قتل بن لادن بر نمي گشتم زيرا تهديداتي از سوي ارتش پاکستان وجود داشت. اين امکان وجود داشت که بالگرد ما را سرنگون کنند. علاوه بر اين امکان داشت خانه بن لادن بمب گذاري شده باشد و افراد ديگري در اين خانه، جليقه هاي انفجاري خود را منفجر کنند.

وي توضيح داد: احتمال منفجر کردن خانه، زخمي شدن من، وجود انتحاري ها و شليک گاز همه اينها باعث شد احتمال عدم بازگشت ما بيش از احتمال بازگشت باشد.

اين عضو نيروهاي ويژه نيروي دريايي آمريکا افزود: قبل از رفتن به اين ماموريت با خانواده ام تماس گرفتم اما آنها را از جزئيات اين عمليات آگاه نکردم. علاوه بر اين براي کودکانم نامه نوشتم تا در صورتي که سالم برنگشتم، اين نامه را در اختيار آنها قرار دهند.

وي در بخش ديگري از اين مصاحبه توضيح داد که چگونه با استفاده از بالگرد در خارج از مجتمع محل سکونت بن لادن فرود آمدند در حالي که بالگرد نخست به هنگام فرود، سقوط کرده بود.

او گفت که نفر هشتم در ستون نظاميان واحد ويژه نيروي دريايي (SEAL ) بود و از طبقه همکف ساختمان تا طبقه دوم حرکت کرد. در اين طبقه 6 نظامي جلوي وي متفرق شدند تا پسران بن لادن را بگيرند و بقيه اتاق هاي ساختمان را پاک سازي و هر گونه تهديد احتمالي را خنثي کنند. در اين وضعيت او نفر دوم در صف قرار گرفت و به سمت طبقه سوم رفت جايي که پيش بيني مي شد بن لادن پيدا شود.

هنگامي که گروه وارد طبقه سوم شد او فردي را در مقابل خود ديد که مشخص شد يک زن است. اين نگراني وجود داشت که کمربند انفجاري داشته باشد. او فکر کرد که بايد بر وي چيره شود. هنگامي که وارد اتاق شد ترسيد بن لادن اتاق را منفجر کند.

اونيل توضيح داد: هنگامي که مطمئن شدم او بن لادن است به سمت سرش شليک کردم. او بر روي زمين افتاد. گلوله ديگري به سمتش شليک کردم و او را کشتم.

آشنايي راقم اين سطور با نام مرحوم استاد جورج سمعان جرداق لبناني و اثر جاودانه‌اش «الامام علي صوت العداله الانسانيه» به سال‌هاي تحصيل در شهر مقدس قم برمي‌گردد. روزي براي خريد کتابي به پاساژ قدس در خيابان ارم، نزديک حرم مطهر کريمه اهل بيت (سلام الله عليها) رفته بودم که ترجمه اين کتاب به فارسي به قلم محقق ارجمند جناب آقاي سيد هادي خسروشاهي (دامت برکاته) توجهم را جلب کرد. مشتاق شدم که ببينم اين نويسنده عرب به کدام کشور تعلق دارد و کدامين آيين را برگزيده که با اندک تورقي در کتاب معلوم شد لبناني و مسيحي است. در اطراف شخصيت جامع و کامل دوم شخص عالم هستي بعد از رسول مکرم اسلام (ص) از جانب دانشمندان و محققين بزرگ تشيع و تسنن کتاب‌هايي به‌نحو مستوفي نگاشته شده است. مرحوم عبدالفتاح عبدالمقصود مصري کتاب «الامام علي بن ابي طالب» را در هشت‌جلد به رشته تحرير درآورده که به‌فارسي نيز قبل از انقلاب اسلامي ترجمه شده است.

1 16 اکتبر سال جاري ميلادي، شيخ محمدبن زايد وليعهد ابوظبي ديداري از الجزاير داشت. او در آنجا با «عبدالعزيز بوتفليقه» رييس‌جمهور اين کشور ملاقات کرد. درحالي که رياست‌جمهوري الجزاير مي‌گفت اين ديدار در چارچوب «تلاش دو کشور دوست براي تحکيم روابط برادرانه و همکاري در همه زمينه‌ها» بوده است، گزارش‌هاي مطبوعاتي بيانگر آن بود که موضوع اصلي اين ديدار، بحران ليبي بوده است. روزنامه «الحيات» چاپ لندن در اين‌باره مي‌نويسد گفت‌وگوهاي يادشده براي آماده‌سازي الجزاير به‌منظور برگزاري يک کنفرانس پيرامون ليبي بوده است؛ نشستي که الجزاير فراخوانش را داده و مي‌خواهد ميزبان آن باشد. به نوشته اين روزنامه، امارات قصد داشت علت رويکرد الجزاير و طرف‌هايي را که بايد دعوت شوند، بداند.

هشدارها درباره آغاز جنگ سردي ديگر ميان روسيه و غرب به سطح بي‌سابقه‌يي رسيده است. از مقام‌هاي روسي و غربي چون ميخاييل گورباچف آخرين رهبر اتحاد جماهير شوروي و هنري کيسينجر وزير خارجه سابق امريکا، که بگذريم، اکنون بررسي‌هاي يک پژوهشکده اروپايي نشان مي‌دهد برخورد‌هاي نزديک نظامي، ميان روسيه و کشورهاي غربي، در ماه‌هاي گذشته به‌طور چشمگيري افزايش يافته است.

ژنرال "هادی العامری"به علت سیاست‌های سرکوب گرایانه صدام حسین در حالی که حکم اعدام وی صادر شده بود، سالها مجبور به دوری از عراق شد و در کشورهایی مثل اردن، سوریه و ایران زندگی کرد. العامری تابعیت ایرانی نیز دارد و همسرش ایرانی است.

شايد ژنرال بازنشسته آمريکايي تصور نمي‌کرد با تمام تجهيزات تحت اختيارش در ائتلاف ضدداعش در سايه سرداري قرار بگيرد که با چند همراه خود شهرهاي عراق را يکي‌يکي پشت سر گذاشته و رهبري نيروهاي عراقي در پيروزي بر داعش را بر عهده بگيرد.
شهريورماه سال‌جاري بود که در پايان نشست ناتو در انگليس از سوي باراک اوباما رئيس‌جمهور آمريکا اعلام شد که ائتلافي متشکل از ۱۰ عضو ناتو يعني آمريکا، انگليس، فرانسه، آلمان، کانادا، استراليا، ترکيه، ايتاليا، لهستان و دانمارک براي مقابله با داعش تشکيل شده است.
اين ائتلاف بنا بر گفته جان کري وزير خارجه ايالات متحده بايد طرح خود را براي کمک به دولت عراق در مقابله با داعش ظرف ۲ هفته نهايي مي‌کرد.

يکي از مسائلي که از همان روزهاي آغازين پيشروي گروه تروريستي داعش در عراق و سوريه مورد توجه تحليلگران قرار گرفت، نوع استفاده اي بود که اين گروه از رسانه هاي مدرن و امکانات فناورانه براي پيشبرد اهداف خود کرده و مي کند. يک تحليلگر مسائل منطقه در مطلبي به بررسي جزئيات شيوه کار داعش در زمينه پيشبرد جنگ رسانه اي در کنار جنگ ميداني پرداخته است.

علي هاشم، تحليلگر مسائل خاورميانه در مطلبي که در سايت تحليلي «المانيتور» منتشر کرده به بررسي راهبرد رسانه اي داعش پرداخته و مي نويسد براي اين گروه، جنگ رسانه اي و تبليغاتي به اندازه جنگ در عرصه ميداني از اهميت برخوردار است.

در هر دوره‌اي از تاريخ، نظمي بر جهان حاکم بوده و در عرصه روابط بين‌الملل، موقعيت هر يک از کشور‌ها و ملت‌ها، بر اساس نظم حاکم تعريف و تعيين مي‌شد. به عنوان مثال براي يک دوره طولاني چند صد ساله و تا پيش از جنگ جهاني دوم، نظام چند قطبي بر جهان حاکم بود و چند قدرت سلطه‌گر اروپايي، با سلطه بر ديگر کشور‌ها، دنيا را بين خود تقسيم کرده بودند.

فرو ريختن نظام چند قطبي و پيدايي يک نظام جديد دو قطبي با محوريت امريکا و شوروي، از مهم‌ترين پيامد‌هاي جنگ جهاني اول و دوم در عرصه بين‌الملل و سياست جهان بود. از سال 1945 به بعد، امريکا و شوروي با تشکيل دو بلوک قدرت مبتني بر انديشه‌ها و ايدئولوژي‌هاي ماديگرايانه، جهان و کشور‌ها را به دو بلوک غربي و شرقي تقسيم نموده و در چار‌چوب چنين نظمي، حاکميت‌هاي ملي بسياري از کشور‌ها را نقض و آنها را، در مسير دلخواه خود به حرکت در‌آوردند. در دوران نظام دو قطبي، بسياري از کشور‌ها به ناچار، مي‌بايست در مسير‌هاي ريل‌گذاري شده از سوي امريکا يا شوروي حرکت کنند و حرکت ملت‌ها بر اين اساس، تأمين کننده منافع و امنيت دو ابر‌قدرت غرب و شرق بود.

يک انديشکده آمريکايي معتقد است ظهور داعش، موضوع برنامه هسته‌اي ايران و گسترش نفوذ ايران در سراسر منطقه مهم‌ترين مسائل و چالش‌هاي پيش‌روي آمريکا در خاورميانه هستند و اوباما نبايد از اين چالش‌هاي غافل شود.
انديشکده بروکينگز در تحليلي به قلم «مايکل دوران»، همکار و عضو ارشد مرکز سياست خاورميانه و تحليلگر ارشد مسائل امنيتي خاورميانه در اين انديشکده با نگاهي به شرايط و اوضاع کنوني منطقه خاورميانه به تحليل و بررسي مسائل اين منطقه پرداخته است. نويسنده اين گزارش موضوعاتي نظير ظهور گروه تروريستي داعش، موضوع برنامه هسته‌اي ايران و گسترش نفوذ ايران در سراسر منطقه را مهم‌ترين مسائل و چالش‌هاي پيش‌روي آمريکا در خاورميانه مي‌داند. در ادامه اين گزارش نويسنده راه‌کارهايي را به اسرائيل و آمريکا به منظور تداوم و ثبات شرايط فعلي و کنوني ميان اسرائيل و فلسطين پيشنهاد مي‌دهد. وي معتقد است که تلاش اسرائيل براي ايجاد و حفظ صلح پايدار با فلسطين بسيار مهم بوده و اين امر موجب مي‌شود تا توجه آمريکا از مهم‌ترين مسائل و موضوعات خاورميانه يعني مقابله با داعش و موضوع ايران منحرف نشود.

ترک‌ها يک بازي ديگري را در منطقه شروع کرده‌اند. پارلمان ترکيه در اقدامي تأمل برانگيز به بهانه مقابله با تروريسم داعش مجوز دخالت نظامي ارتش اين کشور در سوريه و عراق را صادر کرده است که اين اقدام با واکنش قاطع سوريه و هشدارهاي کشورهاي ديگر از جمله ايران روبه‌رو شده است.
ترکيه در تحولات منطقه نقش مرموزي را بازي مي کند. نکته شايان توجه، اتخاذ مواضع متفاوت و تا حدودي متناقض ترکيه در قبال تحولات خاورميانه است. اگر به روند حمايت دولت ترکيه از غزه و درگيري اين کشور با رژيم صهيونيستي که حادثه حمله اسرائيلي‌ها به کشتي مرمره را رقم زد تا حمايت اردوغان از معارضان سوريه و تشکيل تروريسم در اين کشور و اشاعه آن به عراق را مورد واکاوي قرار دهيم؛ به خوبي سياست متناقض ترک‌ها در منطقه را شاهد خواهيم بود. سياستي که اگرچه در کوتاه مدت با المان‌هاي پراگماتيسمي گره خورده و منافعي را براي دولتمردان اين کشور در بر داشته اما در بلند مدت شاهد آن هستيم که اين سياست‌ها به ضرر آنکارا و حزب عدالت و توسعه تمام شده است.

مشابه چنين سفر امني را در هيچ‌يک از کشورهاي منطقه خاورميانه و آن هم درست روي کمربندي انرژي جهان نمي‌توانيد تصور کنيد.
«چند هفته قبل که به همراه پسر 11 ساله‌ام از تهران عازم تخت‌سليمان در نزديکي مرز عراق (آذربايجان غربي) بودم، ايران را کشوري امن و زيبا يافتم.» روزنامه گاردين، در يادداشتي که با اين جمله آغاز شده است، به تشريح دلايلي که غرب بايد در پرونده هسته‌اي با ايران به توافق جامع برسد، به قلم کريستوفر دي بلاژيو پرداخته است. اين نويسنده گاردين که اخيرا از ايران بازديد کرده است در اين يادداشت ايران را باثبات‌ترين کشور خاورميانه معرفي و مردم ايران را با ادب و باسواد توصيف کرده است. در ادامه ترجمه اين مقاله را مي‌خوانيد:

طي يک سال گذشته وضعيت ژئوپليتيکي جهان اين دو کشور را به سمت يکديگر سوق داده است، همانطور که باعث نزديکي بيشتر روسيه و چين شده است. اکنون هم روسيه و هم ايران تحت تحريم‌هاي غرب قرار دارند، ضمن اينکه غرب حتي سعي نمود تا از «کارت ايران» عليه روسيه استفاده کند، ولي در اين خصوص موفق نشد.
روزنامه «وزگلاد» روسيه ديروز، پنج شنبه در يادداشتي به قلم «پيتر آکوپوف» و با عنوان «انتخاب آريايي: ايران و روسيه ملزم به مشارکت راهبردي با يکديگر هستند»، نوشت: در حال حاضر بيش از هر زمان ديگر اين احتمال وجود دارد که رايزني‌هايي که در وين آغاز شده، نهايتا منجر به بسته شدن پرونده هسته‌اي ايران شده و اين موضوع ديگر از رديف يکي از مهمترين موضوعات دستور کار جهاني خارج شود. البته به همراه اين رويداد، اين سئوال هم پيش خواهد آمد که ايران بعد از لغو تحريم‌ها به چه سمت سوق پيدا خواهد کرد؟ پاسخ اين سئوال براي روسيه داراي اهميت بسيار زيادي است.