نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 7 آذر 1392برچسب:, توسط valeh |

سلام عرض مي کنم به همه شما دوستان گلم،
زیبایی تصاویر پانوراما را هیچ گاه نمی توان در کلمات و عبارات توصیف کرد؛ به عبارت ساده تر باید این نوع تصاویر را دید تا زیباییش را بتوان درک نمود. در جهان بسیار شلوغ امروز، محل های تماشای دورنمای پانورامیک کم و معدود هستند. بله، درست است که می توانید ببینید محدوده وسیعی از شهرتان را از بالای آسمان خراش یا برج بلندی ببینید و لذت ببرید، اما هیچ چیز دیدن مناظر تماشایی طبیعی و حیات وحش به صورت پانوراما (دید ۳۶۰ درجه) نمی شود. به عنوان مثال، تماشای یکی از منظره های بی بدیل طبیعی در Yavapai در منطقه دره بزرگ (Grand Canyon) ایالات متحده شگفت آور است.
عکاسی با زاویه عریض (Wide angle) و نرم افزارهای کمکی اتصال قطعات عکس برای تبدیل چند عکس پی در پی به یک نمای ۳۶۰ درجه ساخت پانورامای شخصی را برای ما بسیار آسان کرده اند. دقیقا همین مهارت ها و ابزار ها هستند که به ایجاد جهان پانورامایک در برخی از سایت ها کمک کرده اند و اکنون قادریم به راحتی از طریق مرورگر وب رایانه خود به مشاهده این مناظر بنشینیم. در بیان دیگر وب سایت هایی که به ارائه تصاویر پانوراما با دید وسیع از مناظر طبیعی و تاریخی و … دنیا می پردازند را می توان به عنوان یکی دیگر از روزنه های گردشگری مجازی (virtual tourism) در نظر گرفت. البته، درست مثل فیلم های نمایشی گردشگری، آنها هیچ گاه طعم زندگی و گردش واقعی را به ما نمی چشانند و هنوز هم بسیار سفر باید تا پخته شود خامی…!



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 7 آذر 1392برچسب:, توسط valeh |

این مطلب خواندنی را با توجه به نزدیکی به کریمس در وبلاگ گذاشتم. 

رسم بسیاری از مسیحیان است که درختی را برای روز کریسمس (جشن زادروز عیسی مسیح) تهیه و آن را در خان...ه قرار دهند. درخت کریسمس معمولاً از درختان دارای برگهای سوزنی بویژه کاج تهیه می‌شود و می‌تواند در اندازه‌های مختلف باشد. خانواده‌های مسیحی با تزئین درخت کریسمس، سعی در شاداب کردن محیط خانه دارند.
افسانه های بسیاری درباره پیدایش درخت کریسمس وجود دارد. یکی از آنها داستان سنت بانی فیس (Saint Boniface - یک راهب انگلیسی که کلیسای مسیحی را در فرانسه و آلمان سازماندهی کرد) است.



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 7 آذر 1392برچسب:, توسط valeh |

معمولا تمام کسانی که به طور تمام وقت در محیطی کار می کنند، وقتی به یکی دو ساعت پایانی روز کاری نزدیک می شوند، احساس خستگی می کنند و انرژی کمتری برای کار کردن دارند. در اینجا چند توصیه به شما ارایه می دهیم که به کمک آن می توانید از ساعات پایانی روز کاری خود استفاده بهتری بکنید.



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 4 آذر 1392برچسب:, توسط valeh |

وقتی هوا سرد می‌ شود تمایل افراد به خوردن غذاهای گرم و پُرکالری بیشتر می ‌شود. کله پاچه یکی از این نوع غذاها است. غذایی سنتی و ایرانی که در طول سال نیز طرفداران خاص خود را دارد و اغلب غذای محبوب نسل قدیم است و البته طبع نسل جوان نیز آن را می‌ پسندد.
این غذا بسیار چرب و پُرانرژی است. ویژگی اصلی این غذا پروتئین بالا و باکیفیت آن است. پروتئین ‌ها مواد مغذی ‌ای هستند که در رشد، ترمیم و ساخت سلول ‌ها و بافت ‌های بدن نقش مهمی به عهده دارند و مصرف نوع حیوانی آن ها به مقدار لازم برای تمام گروه‌ های سنی توصیه می ‌شود.
به طور کلی کله پاچه از پختن سر، دست و پای گوسفند تهیه می ‌شود. اجزای این غذا نیز شامل بناگوش، زبان، مغز، چشم، گوشت صورت و پاچه است. آب این غذا به عنوان پیش‌ غذا به‌همراه نان خورده می‌ شود. کله ‌پاچه غذایی دیرپز بوده و طبخ آن زمان زیادی طول می ‌کشد. این غذا را گاه برای هضم سریع ‌تر با آبلیمو و دارچین میل می‌ کنند و بهترین زمان مصرف آن نیز صبح است. مصرف نامتعادل و نابجای غذاهایی چون کله ‌پاچه به دلیل چربی‌ های اشباع و کلسترول بالا می ‌توانند خواب شبانه را مختل کنند. این غذا به دلیل آن که سنگین و دیرهضم است باعث مشکلات گوارشی و کم‌ خوابی می ‌شود.



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 4 آذر 1392برچسب:, توسط valeh |

مشاغل و حرفه ها بخش مهمی از زندگی ما هستند همراه با ایجاد یک منبع درآمد مشاغل به ما کمک می کنند تا خواسته های شخصی خود را برآورده کنیم. شبکه های اجتماعی شکل دهیم و به جامعه خدمت کنیم.


● استرس در کار
حتی شغل های رویایی هم دارای لحظه های پراسترس انتظارات کاری و سایر مسئولیت ها می باشند. برای برخی افراد استرس محرکی است که انجام بعضی کارها را حتمی می سازد. به هر حال استرس محیط کاری می تواند به راحتی زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد ممکن است به طور مداوم در مورد یک پروژه خاص نگران باشید از رفتار نادرست یک همکار یا سرپرست احساس ناخوشایندی داشته باشید یا آگاهانه و به امید کسب یک ترفیع بیش از حد توانتان کاری را بپذیرید.
چنانچه شغلتان را در راس همه امور خود قرار دهید روابط شخصی تان تحت تاثیر قرار گرفته و با فشارهای کاری ادغام می شود. از کار برکنار شدن تغییرات مدیریتی و سازماندهی می تواند امنیت شغلی فرد را آشفته سازد مطالعه یک محقق نشان داده است که تنها شایعه ای در مورد تعطیلی کارخانه باعث افزایش فشار خون و تپش قلب کارگران شد. همچنین تحقیقات نشان می داد که صدمات وآسیب های محیط کاری در سازمان ها و شرکت هایی که با سمت خصوصی شدن پیش می روند افزایش می یابد.


● چه می توان کرد؟
خوشبختانه راه های زیادی برای کنترل استرس شغلی وجود دارد. یکی از بهترین روش ها تغذیه مناسب است همچنین می توان از راه های زیر هم استفاده نمایید:
۱) از بیشترین مقدار تنفس واستراحت در یک روز کاری بهره ببرید حتی ۱۰ دقیقه استراحت به دیدگاه ذهنی شما طراوت می بخشد قدری پیاده روی کنید. چشم هایتان را به آرامی ببندید وچند نفس عمیق بکشید.
۲) استانداردهای قابل قبولی را برای خود و دیگران در نظر بگیرید. انتظار کمال مطلوب را نداشته باشید وبا کارفرمایتان درمورد وضعیت شغلی خود صحبت کنید.
۳) در کارهای گروهی شرکت کنید زیرا هم برای سلامتی بدنتان و هم برای سلامتی روانتان مطلوب است.

نوشته شده در تاريخ شنبه 25 آبان 1392برچسب:, توسط valeh |

پیش از اینها فكر می كردم خدا
خانه ای دارد كنار ابرها
مثل قصر پادشاه قصه ها
خشتی از الماس خشتی از طلا
پایه های برجش از عاج و بلور
بر سر تختی نشسته با غرور
ماه برق كوچكی از تاج او
هر ستاره، پولكی از تاج او
اطلس پیراهن او، آسمان
نقش روی دامن او، كهكشان
رعد وبرق شب، طنین خنده اش
سیل و طوفان، نعره توفنده اش
دكمه ی پیراهن او، آفتاب
برق تیغ خنجر او ماهتاب
هیچ كس از جای او آگاه نیست
هیچ كس را در حضورش راه نیست
پیش از اینها خاطرم دلگیر بود
از خدا در ذهنم این تصویر بود
آن خدا بی رحم بود و خشمگین
خانه اش در آسمان، دور از زمین
بود، اما در میان ما نبود
مهربان و ساده و زیبا نبود
در دل او دوستی جایی نداشت
مهربانی هیچ معنایی نداشت
هر چه می پرسیدم، از خود، از خدا
از زمین، از آسمان، از ابرها
زود می گفتند: این كار خداست
پرس وجو از كار او كاری خطاست
هرچه می پرسی، جوابش آتش است
آب اگر خوردی، عذابش آتش است
تا ببندی چشم، كورت می كند
تا شدی نزدیك، دورت می كند
كج گشودی دست، سنگت می كند
كج نهادی پای، لنگت می كند
با همین قصه، دلم مشغول بود
خوابهایم، خواب دیو و غول بود
خواب می دیدم كه غرق آتشم
در دهان اژدهای سركشم
در دهان اژدهای خشمگین
بر سرم باران گرز آتشین
محو می شد نعره هایم، بی صدا
در طنین خنده ی خشم خدا ...
نیت من، در نماز و در دعا
ترس بود و وحشت از خشم خدا
هر چه می كردم، همه از ترس بود
مثل از بر كردن یك درس بود
مثل تمرین حساب و هندسه
مثل تنبیه مدیر مدرسه
تلخ، مثل خنده ای بی حوصله
سخت، مثل حل صدها مسئله
مثل تكلیف ریاضی سخت بود
مثل صرف فعل ماضی سخت بود
...
تا كه یك شب دست در دست پدر
راه افتادم به قصد یك سفر
در میان راه، در یك روستا
خانه ای دیدم، خوب و آشنا
زود پرسیدم: پدر، اینجا كجاست؟
گفت، اینجا خانه ی خوب خداست!
گفت: اینجا می شود یك لحظه ماند
گوشه ای خلوت، نمازی ساده خواند
با وضویی، دست و رویی تازه كرد
با دل خود، گفتگویی تازه كرد
گفتمش، پس آن خدای خشمگین
خانه اش اینجاست؟ اینجا، در زمین؟
گفت : آری، خانه او بی ریاست
فرشهایش از گلیم و بوریاست
مهربان و ساده و بی كینه است
مثل نوری در دل آیینه است
عادت او نیست خشم و دشمنی
نام او نور و نشانش روشنی
خشم، نامی از نشانی های اوست
حالتی از مهربانی های اوست
قهر او از آشتی، شیرین تر است
مثل قهر مهربان مادر است
دوستی را دوست، معنی می دهد
قهر هم با دوست معنی می دهد
هیچ كس با دشمن خود، قهر نیست
قهری او هم نشان دوستی است...
...
تازه فهمیدم خدایم، این خداست
این خدای مهربان و آشناست
دوستی، از من به من نزدیك تر
از رگ گردن به من نزدیك تر
آن خدای پیش از این را باد برد
نام او را هم دلم از یاد برد
آن خدا مثل خیال و خواب بود
چون حبابی، نقش روی آب بود
می توانم بعد از این، با این خدا
دوست باشم، دوست، پاك و بی ریا
می توان با این خدا پرواز كرد
سفره ی دل را برایش باز كرد
می توان درباره ی گل حرف زد
صاف و ساده، مثل بلبل حرف زد
چكه چكه مثل باران راز گفت
با دو قطره، صد هزاران راز گفت
می توان با او صمیمی حرف زد
مثل یاران قدیمی حرف زد
می توان تصنیفی از پرواز خواند
با الفبای سكوت آواز خواند
می توان مثل علفها حرف زد
با زبانی بی الفبا حرف زد
می توان درباره ی هر چیز گفت
می توان شعری خیال انگیز گفت
مثل این شعر روان و آشنا:
پیش از اینها فكر می كردم خدا

نوشته شده در تاريخ شنبه 25 آبان 1392برچسب:, توسط valeh |

با مردی كه در حال عبور بود برخورد کردم؛اووه !! معذرت میخوام...
من هم معذرت میخوام , دقت نکردم ...
ما خیلی مؤدب بودیم ، من و این غریبه ,خداحافظی كردیم و به راهمان ادامه دادیم
اما در خانه با آنهایی كه دوستشان داریم چطور رفتار می كنیم ؟
كمی بعد ازآنروز، در حال پختن شام بودم.دخترم خیلی آرام كنارم ایستاد همینكه برگشتم به اوخوردم وتقریبا" انداختمش با اخم گفتم: ”اه !! ازسرراه برو كنار“ ؛قلب کوچکش شکست و رفت
نفهمیدم كه چقدر تند حرف زدم ؛وقتی توی رختخوابم بیدار بودم صدای آرام خدا در درونم گفت:
وقتی با یك غریبه برخورد میكنی ، آداب معمول را رعایت میكنی اما با بچه ای كه دوستش داری بد رفتار می كني؛برو به كف آشپزخانه نگاه كن. آنجا نزدیك در، چند گل پیدا میكنی.آنها گلهایی هستند كه او برایت آورده است.خودش آنها را چیده؛ورتی و زرد و آبی ؛آرام ایستاده بود كه سورپرایزت بكنه
هرگز اشكهایی كه چشمهای كوچیكشو پر كرده بود ندیدی
در این لحظه احساس حقارت كردم و اشكهایم سرازیر شدند.
آرام رفتم و كنار تختش زانو زدم ؛بیدار شو كوچولو ، بیدار شو. اینا رو برای من چیدی؟
گفتم دخترم واقعاً متاسفم از رفتاری كه امروز داشتم ؛نمیبایست اون طور سرت داد بکشم
گفت :اشکالی نداره من به هر حال دوستت دارم مامان
من هم دوستت دارم دخترم و گلها رو هم دوست دارم مخصوصا آبیه رو
گفت : اونا رو كنار درخت پیدا کردم ورشون داشتم چون مثل تو خوشگلن میدونستم دوستشون داری ، مخصوصا آبیه رو...
....
آیا میدانید كه اگر فردا بمیرید شركتی كه در آن كار میكنید به آسانی در ظرف یك روز برای شما جانشینی می آورد؟
اما خانواده ای كه به جا میگذارید تا آخر عمر فقدان شما را احساس خواهد كرد.
و به این فكر كنید كه ما خود را وقف كارمیكنیم و نه خانواده مان!
چه سرمایه گذاری ناعاقلانه ای !!
اینطور فكر نمیكنید؟!!
به راستی كلمه
“خانواده“ یعنی چه ؟؟

نوشته شده در تاريخ شنبه 25 آبان 1392برچسب:, توسط valeh |

شکلات حاوی آنتی اکسیدان های مختلفی از جمله فلاوونوئیدها است که خطر بروز بیماری‌های قلبی و سرطان را کاهش می‌دهند.
از آنجایی که شیر با آنتی اکسیدان ‌های شکلات پیوند تشکیل می‌دهد و جذب آنها را غیر ممکن می‌کند٬ شکلات شیری منبع خوبی از آنتی اکسیدان نیست، ضمن اینکه چربی بالاتری نیز دارد.
به خاطر داشته باشید که شکلات تیره را با شیر نخورید تا از فواید آنتی اکسیدانی آن بهره‌مند شوید.
از میان انواع شکلات‌ها٬ شکلات تیره به دلیل خاصیت ضد اکسیدانی‌اش است که توصیه می‌شود. شکلات تیره به عنوان شکلات تلخ هم شناخته می‌شود. این نوع شکلات حاوی 70 درصد کاکائوی جامد با کمی شکر و یا بدون شکر است.
البته لازم است تا در هنگام خرید شکلات تیره به موارد زیر دقت کنید:
- حاوی 70 درصد و یا بیشتر کاکائو باشد.
- به جای روغن نارگیل یا روغن پالم، از کره کاکائو در آن استفاده شده باشد. اگرچه کره کاکائو نیز حاوی چربی‌های اشباع است٬ ولی معلوم شده است که این نوع اسیدهای چرب اثری بر میزان کلسترول خون ندارند، ولی روغن پالم و روغن نارگیل کلسترول خون را افزایش می دهند.
- بدون استفاده از روغن‌های هیدروژنه (چربی‌های ترانس) که اثر منفی بر کلسترول خون دارند، تهیه شده باشد.
- شکلاتی که کیفیت بالاتری دارد، حاوی کاکائوی جامد بیشتری است. قهوه‌ای و یا قهوه‌ای تیره و براق است.
- از خرید شکلاتی که سایه‌ای متمایل به خاکستری همراه با دانه‌های سفید و یا سوراخ‌های کوچک بر سطح آن دارد خودداری کنید.

نوشته شده در تاريخ شنبه 18 آبان 1392برچسب:, توسط valeh |

در ۲۳ ژون ۱۹۱۱، روزنامه «Miami Metropolis» از «توماس ادیسون» می‌خواهد جهان ۱۰۰ سال بعد را تشریح کند. و ادیسون درباره اتوموبیل‌های پر رونق آینده، طلوع فولاد و مرگ موتورهای بخار، پیش بینی‌های شگفت انگیزی می‌کند. شاید شگفت‌انگیزترینش درباره کتاب‌های ۲۰۱۱ باشد؛ کتاب‌هایی با ضخامت ۲ اینچ.
در زیر قسمتی از پیش‌بینی‌های ادیسون را خواهید خواند.



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 13 آبان 1392برچسب:, توسط valeh |

صنعت فحشا و خرید و فروش آن از دیر باز یکی از سود آور ترین و پر منفعت ترین تجارت های بشری بوده است. در حال حاضر این صنعت با رشد چشم گیر و روز افزون به یکی از صنایع مهم برای برخی کشورهای غربی و در راس آن آمریکا تبدیل شده است. این صنعت هول آور که پای خود را از میان صفحات رایانه و تلویزیون به بیرون گذاشته است در بسیاری از شئون زندگی اجتماعی هم چون ازدواج و طلاق زوج های جوان ، روابط اجتماعی نوجوانان و پیوندهای خانوادگی تاثیر نامطلوب گذاشته است. آماری که در زیر ارایه می شود به صنعت فحشای جنسی در آمریکا می پردازد:

•ایالات متحده با تولید بیش از 89 درصد فیلم های جنسی در صدر بزرگترین کشورهای تولید کننده این فیلم هاست.
•در آمریکا در هر 30 دقیقه یک فیلم بلند جنسی ساخته می شود.
•در هر ثانیه در این کشور بیش از سی هزار نفر مشغول تماشای فیلم های جنسی ساخته شده توسط شرکت های مربوطه هستند.
•بر اساس آمار 42.7 درصد کاربران اینترنت در آمریکا به تماشای این فیلم ها می نشینند (که این آمار معادل است با 102423576 کاربر)
•صنعت فحشا در آمریکا بالغ بر 13 ملیادر دلار در سال سود آوری مالی برای این کشور دارد که این رقم از مجموع سود خالص همه شرکت های تکنولوژی مشتمل بر گوگل ، نت فلیکس ، اپل ، آمازون، ای بی ، میکروسافت، ارث لینک و یاهو بیشتر است.



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 13 آبان 1392برچسب:, توسط valeh |

زنی با سر و صورت کبود و زخمی سراغ دکتر میره
دکتر می پرسه: چه اتفاقی افتاده؟
خانم در جواب میگه: دکتر، دیگه نمی دونم چکار کنم.
هر وقت شوهرم مست میاد خونه، منو زیر مشت و لگد له می کنه.
دکتر گفت: خوب دوای دردت پیش منه: هر وقت شوهرت مست اومد خونه،
یه فنجون چای سبز بردار و شروع کن به قرقره کردن. و این کار رو ادامه بده
دو هفته بعد،اون خانم با ظاهری سالم و سرزنده پیش دکتر برگشت.
خانم گفت: دکتر، پیشنهادتون فوق العاده بود.
هر بار شوهرم مست اومد خونه، من شروع کردم به قرقره کردن چای و
شوهرم دیگه به من کاری نداشت و الانم رابطمون خيلي بهتر شده حتي قرار شده اون كمتر مشروب بخوره .
دکتر گفت: میبینی اگه جلوی زبونت رو بگیری خیلی چیزا حل میشن

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 13 آبان 1392برچسب:, توسط valeh |

روزی که "هووخشتره" پادشاه ایرانزمین دروازه شهر "آشور" را فرو افکند و دودمان ستمگر آنها را پایان داد و پای در آن نهاد دستور دارد سه درخت سرو در جلوی دروازه شهر بکارند به یاد اتحاد تاریخی که با کمک جد بزرگش دیاکو بین سه تبار ایران زمین (پارت ، پارس و ماد) برقرار شد و نخستین دودمان کاملا ایرانی به نام "ماد" شکل گرفت .
این سه درخت پس از غریب به هزار و سیصد سال همچنان سبز بودند و شاخه هایشان چنان به هم گره خورده بود که گویی یک درخت هستند . وقتی مشاور "ابو جعفر منصور" خلیفه عباسی و قاتل ابومسلم خراسانی به او از علت کاشت این سه درخت گفت منصور ضد ایرانی همانجا دستور سوزاندن آن سه درخت را داد آن روز منصور به اطرافیانش گفت ابومسلم را کشتم تا ایرانیان کمر راست نکنند و اگر این سه درخت و تبار دوباره به هم گره بخورند دیگر فرمانبردار هیچ خلیفه یی نخواهند بود .
غرور و خونخواری منصور را کور کرده بود او فکر می کرد ایران با این کارها دوباره جان نمی گیرد اما همان گونه که ارد بزرگ اندیشمند میهن پرست کشورمان می گوید : (ایران سپیده دم تاریخ است .) و به یقین غروبی هم نخواهد داشت و اینچنین شد .

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 13 آبان 1392برچسب:, توسط valeh |

۱) «زمان» در حال گذر است
زمان در حال گذر است، یعنی به هیچ وجه نمی توان آنرا ذخیره نمود. به عبارت دیگر، زمان را فقط
می توان «استفاده» کرد، و تنها تصمیمی که در مورد آن می توانیم بگیریم‏، این است که «چگونه» از وقت خود استفاده کنیم؟ ما می توانیم وقت خود را برای کارهای کم ارزش یا امور ارزشمند صرف کنیم. ‌درهر صورت، زمانی که می گذرد ،‌برای همیشه از دست رفته است



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 9 آبان 1392برچسب:, توسط valeh |

مردی باهمسرش در خانه تماس گرفت و گفت:"عزیزم ازمن خواسته شده كه با رئیس و چند تا از دوستانش برای ماهیگیری به كانادا برویم"
ما به مدت یك هفته آنجا خواهیم بود.این فرصت خوبی است تا ارتقای شغلی كه منتظرش بودم بگیرم بنابراین لطفا لباس های كافی برای یك هفته برایم بردار و وسایل ماهیگیری مرا هم آماده كن
ما از اداره حركت خواهیم كرد و من سر راه وسایلم را از خانه برخواهم داشت، راستی اون لباس های راحتی ابریشمی آبی رنگم را هم بردار
زن با خودش فكر كرد كه این مساله یك كمی غیرطبیعی است اما بخاطر این كه نشان دهد همسر خوبی است دقیقا كارهایی را كه همسرش خواسته بود انجام داد.
هفته بعد مرد به خانه آمد، یك كمی خسته به نظر می رسید اما ظاهرش خوب ومرتب بود.
همسرش به او خوش آمد گفت و از او پرسید كه آیا او ماهی گرفته است یا نه ؟
مرد گفت :"بله تعداد زیادی ماهی قزل آلا،چند تایی ماهی فلس آبی و چند تا هم اره ماهی گرفتیم . اما چرا اون لباس راحتی هایی كه گفته بودم برایم نگذاشتی ؟"
جواب زن خیلی جالب بود
زن جواب داد : لباس های راحتی رو توی جعبه وسایل ماهیگیریت گذاشته بودم ؟!؟!؟!؟!؟!؟!!؟!؟

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 8 آبان 1392برچسب:, توسط valeh |

مرد بیکاری برای سِمَتِ آبدارچی در مایکروسافت تقاضا داد. رئیس هیئت مدیره با او مصاحبه کرد و تمیز کردن زمینش رو - به عنوان نمونه کار- دید و گفت: «شما استخدام شدین، آدرس ایمیلتون رو بدین تا فرم‌های مربوطه رو واسه‌تون بفرستم تا پر کنین و همینطور تاریخی که باید کار رو شروع کنین... 
مرد جواب داد: «اما من کامپیوتر ندارم، ایمیل هم ندارم!»
رئیس هیئت مدیره گفت: «متأسفم. اگه ایمیل ندارین، یعنی شما وجود خارجی ندارین. و کسی که وجود خارجی نداره، شغل هم نمیتونه داشته باشه.» 
مرد در کمال نومیدی اونجا رو ترک کرد. نمیدونست با تنها ۱۰ دلاری که در جیبش داشت چه کار کنه. تصمیم گرفت به سوپرمارکتی بره و یک صندوق ۱۰ کیلویی گوجه فرنگی بخره. یعد خونه به خونه گشت و گوجه فرنگی‌ها رو فروخت. در کمتر از دو ساعت، توانست سرمایه‌اش رو دو برابر کنه. این عمل رو سه بار تکرار کرد و با ۶۰ دلار به خونه برگشت. مرد فهمید میتونه به این طریق زندگیش رو بگذرونه و شروع کرد به این که هر روز زودتر بره و دیرتر برگرده خونه. در نتیجه پولش هر روز دو یا سه برابر میشد. به زودی یه گاری خرید، بعد یه کامیون و به زودی ناوگان خودش رو در خط ترانزیت (پخش محصولات) داشت...
پنج سال بعد، مرد دیگه یکی از بزرگترین خرده فروشان امریکا شد. شروع کرد تا برای آینده خانواده‌اش برنامه‌ریزی کنه و تصمیم گرفت بیمه عمر بگیره. به یه نمایندگی بیمه زنگ زد و سرویسی رو انتخاب کرد. وقتی صحبتشون به نتیجه رسید، نماینده بیمه از آدرس ایمیل مرد پرسید. مرد جواب داد: «من ایمیل ندارم.»
نماینده بیمه با کنجکاوی پرسید: «شما ایمیل ندارین، ولی با این حال تونستین یک امپراطوری در شغل خودتون به وجود بیارین.. میتونین فکر کنین به کجاها میرسیدین اگه یه ایمیل هم داشتین؟» مرد برای مدتی فکر کرد و گفت:
آره! احتمالاً میشدم یه آبدارچی در شرکت مایکروسافت.

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 8 آبان 1392برچسب:, توسط valeh |

گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت!

پرسیدند : چه می کنی ؟

پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و...

 آن را روی آتش می ریزم !

گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است ! و این آب فایده ای ندارد!

گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما آن هنگام که خداوند می پرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟

پاسخ میدم : هر آنچه از من بر می آمد!

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 7 آبان 1392برچسب:, توسط valeh |

من زندگی را دوست دارم
ولی از زندگی دوباره می ترسم!
دین را دوست دارم
ولی از كشیش ها می ترسم!
قانون را دوست دارم
ولی از پاسبان ها می ترسم!
عشق را دوست دارم
ولی از زن ها می ترسم!
كودكان را دوست دارم
ولی از آینه می ترسم!
سلام را دوست دارم
ولی از زبانم می ترسم!
من می ترسم ، پس هستم
این چنین می گذرد روز و روزگار من
من روز را دوست دارم
ولی از روزگار می ترسم

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 آبان 1392برچسب:, توسط valeh |

بهزیستی نوشته بود:
شیر مادر ،مهر مادر ،جانشین ندارد
شیر مادر نخورده،مهر مادر پرداخت شد
پدر یک گاو خرید
و من بزرگ شدم
اما هیچ کس حقیقت مرا نشناخت
جز معلم عزیز ریاضی ام
که همیشه میگفت:
گوساله ، بتمرگ!

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 آبان 1392برچسب:, توسط valeh |

 چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان
نه به دستی ظرفی را چرك می كنند
نه به حرفی دلی را آلوده
تنها به شمعی قانعند
و اندكی سكوت...

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 آبان 1392برچسب:, توسط valeh |

زاهدی گوید: جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد
اول مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد .
او گفت ای شیخ خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد بود!
دوم مستی دیدم که افتان و خیزان راه میرفت به او گفتم قدم ثابت بردار تا نیفتی .
گفت تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟!
سوم کودکی دیدم که چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را از کجا اورده ای؟
کودک چراغ را فوت کرد و ان را خاموش ساخت و گفت : تو که شیخ شهری بگو که این روشنایی کجا رفت؟!!
چهارم زنی بسیار زیبا که درحال خشم از شوهرش شکایت میکرد . گفتم اول رویت را بپوشان بعد با من حرف بزن .
گفت من که غرق خواهش دنیا هستم چنان از خود بیخود شده ام که از خود خبرم نیست تو چگونه  غرق محبت خالقی که از نگاهی بیم داری؟!!

صفحه قبل 1 ... 14 15 16 17 18 ... 23 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.